قمار باز من ۱۱
جنی : میدونی من چه عذابی کشیدم
ا.ت : من....من... مع
جنی : ا.ت تمام این زندگی برای من یک عذاب شد فقط
بخاطر تو ا.ت فقط تووووو
جنی شروع کرد به شکنجه دادن ا.ت
ا.ت : جیغغغغغ
جنی : الان داری دردی که من گشیدمو تجربه می کنی (نیشخند)
ا.ت : خ...و..اهش ممم...کنم ...ولم ....کنننن باگریه
بعد چند دقیقه از.ت از هوش رف
جنی رف
جنی : سلام ددی (لوس)
ته : باز تویی (عصبی)
جنی : ٱممممم ددی من چرا عصبیه ؟ (نزدیک شدن به ته )
ته : بهم نزدیک نشو
جنی : باشه چرا عصبانی میشی بگو چی شده ؟
ته : دوس دخترم جواب نمیده
جنی : دوس دختر ؟ (عصبی ) حالا کی حس 😒
ته : جئون ا.ت
جنی با این حرف تهیونگ از ترس رنگش پرید
جنی : ک...کی ؟ اااا.ت (مضطرب)
ته : آره ا.ت میشناسی ؟
جنی : آ... آره یه مدت دوست بودیم
ته : عه جالب شد . ازش خبر نداری
جنی : نه (ضایع)
ته : خوب باش .
جنی : عه دیدی چی شد من برم بای
ته مشکوک شد برای همین جنی رو تعقیب کرد ..
.......
آههههه مای هند 😮💨
ا.ت : من....من... مع
جنی : ا.ت تمام این زندگی برای من یک عذاب شد فقط
بخاطر تو ا.ت فقط تووووو
جنی شروع کرد به شکنجه دادن ا.ت
ا.ت : جیغغغغغ
جنی : الان داری دردی که من گشیدمو تجربه می کنی (نیشخند)
ا.ت : خ...و..اهش ممم...کنم ...ولم ....کنننن باگریه
بعد چند دقیقه از.ت از هوش رف
جنی رف
جنی : سلام ددی (لوس)
ته : باز تویی (عصبی)
جنی : ٱممممم ددی من چرا عصبیه ؟ (نزدیک شدن به ته )
ته : بهم نزدیک نشو
جنی : باشه چرا عصبانی میشی بگو چی شده ؟
ته : دوس دخترم جواب نمیده
جنی : دوس دختر ؟ (عصبی ) حالا کی حس 😒
ته : جئون ا.ت
جنی با این حرف تهیونگ از ترس رنگش پرید
جنی : ک...کی ؟ اااا.ت (مضطرب)
ته : آره ا.ت میشناسی ؟
جنی : آ... آره یه مدت دوست بودیم
ته : عه جالب شد . ازش خبر نداری
جنی : نه (ضایع)
ته : خوب باش .
جنی : عه دیدی چی شد من برم بای
ته مشکوک شد برای همین جنی رو تعقیب کرد ..
.......
آههههه مای هند 😮💨
۲.۳k
۲۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.