My charming mafia
#My_charming_mafia
#مافیای_جذاب_من
#part28
+میخوام خودم راه برم
-اک (با حالت سرد)
+وایی ن فک کنم زیادی ناراحتش کردم وارد سینما ک شدیم رفتیم سر جامون نشستیم وفیلم تقریبا وسطاش بود من ب جونگ کوک نگا کردم ک داشت ب فیلم نگا میکرد عصبانی بود اخم کردع دستاش مشت کردع بود هیچی هم نمیگفت
خاصتم دستاشو بگیرم دستامو بردم ب سمت دستاش ولی دستامو پس زد بهم خیلی بر خورد ولی تقصیر خودمم بود بعد از اینکع فیلم تموم شد بش گفتم
+بیا قدم بزنیم
-حصلشو ندارم
+اک
+اینم از اولین قرارمون مثلا قرار بود من ازش ناراحت بشم بر عکس شد الان خونه رفتیم باید 2ساعت نازشو بکشم
وقتی رسیدیم خونه من اومدم تو اتاقم اونم رفت تو اتاقش
من اومدم لباسامو در اوردم لباس راحتی پوشیدم صورتمو شستم موهامو. گیر زدم رفتم از اتاقم بیرون اتاق جونگ کوک روبع روی اتاق من بود رفتم در اتاقشو زدم
عیچ جوابی نداد برای همین خودم وارد اتاقش شدم روی تخت دراز کشیدع بود رفتم پیشش و گفتم
+کوک هیچ. جوابی نداد
+یا کوکی
-چی میخوای
+ببخشید
-دیرع
+اشتباه کردم
-میدونم
+کوکی قهر نباش دیگع تکرارش نمیکنم
-قول
+ار قول
-خب الان میخوای اینجا بخوابی
+هاا ن الان اشتی
-ار
+خب من دیگع دارم میرم و ی بوس رو گونع جونگ کوک گذاشتم و رفتم بیرون از اتاقش رفتم تو اتاق خودم خوابیدم
ویو جونگ کوک
-من اومدم تو اتاق خودم اتم رفت تو اتاق خودش ی حس خیلی بدی داشتم ک باهاش اینطوری رفتار کردم ولی خیلی عصابم خورد شد ب زور جلو خودمو گرفتم ولی این باعث شد ک دیگع تکرار نکنع پس ارزشش داشت لباسامو دراوردم لباس راحتیمو پوشیدم ک ناگهان صدای در اتاقم شنیدم فهمیدم ات هست رفتم تو تخت خودمو ب خواب زدم وارد اتاقم شد کنارم نشست (بقیع رو خوندید دیکع) وقتی هم خاصت برع ی بوس روی گونم گذاشت با این حرکتش حالم خیلی بهتر شد و بعدش از اتاقم رفت چشامو بستم ک زود خوابیدم چشامو ک باز کردم دیدم صبح شد امروز باید میرفتیم دانشگاه بلند شدم ات صدا کردم
-ات ات
رفتم بالاسرش باز صداش کردم
-ات
+هومم
-بلند شو باید بریم دانشگاه
+امروز نریم
-ن نمیش چن روز میش ک نرفتیم عقب میوفتیم سریع پاشو
+فقط همین امروز
-چقد تنبل شدی ات بلند شو میگم.
+بش بش تو بروو
-میایا
+خا
ادامع دارد.......
شرط
50لایک
40کامنت
#مافیای_جذاب_من
#part28
+میخوام خودم راه برم
-اک (با حالت سرد)
+وایی ن فک کنم زیادی ناراحتش کردم وارد سینما ک شدیم رفتیم سر جامون نشستیم وفیلم تقریبا وسطاش بود من ب جونگ کوک نگا کردم ک داشت ب فیلم نگا میکرد عصبانی بود اخم کردع دستاش مشت کردع بود هیچی هم نمیگفت
خاصتم دستاشو بگیرم دستامو بردم ب سمت دستاش ولی دستامو پس زد بهم خیلی بر خورد ولی تقصیر خودمم بود بعد از اینکع فیلم تموم شد بش گفتم
+بیا قدم بزنیم
-حصلشو ندارم
+اک
+اینم از اولین قرارمون مثلا قرار بود من ازش ناراحت بشم بر عکس شد الان خونه رفتیم باید 2ساعت نازشو بکشم
وقتی رسیدیم خونه من اومدم تو اتاقم اونم رفت تو اتاقش
من اومدم لباسامو در اوردم لباس راحتی پوشیدم صورتمو شستم موهامو. گیر زدم رفتم از اتاقم بیرون اتاق جونگ کوک روبع روی اتاق من بود رفتم در اتاقشو زدم
عیچ جوابی نداد برای همین خودم وارد اتاقش شدم روی تخت دراز کشیدع بود رفتم پیشش و گفتم
+کوک هیچ. جوابی نداد
+یا کوکی
-چی میخوای
+ببخشید
-دیرع
+اشتباه کردم
-میدونم
+کوکی قهر نباش دیگع تکرارش نمیکنم
-قول
+ار قول
-خب الان میخوای اینجا بخوابی
+هاا ن الان اشتی
-ار
+خب من دیگع دارم میرم و ی بوس رو گونع جونگ کوک گذاشتم و رفتم بیرون از اتاقش رفتم تو اتاق خودم خوابیدم
ویو جونگ کوک
-من اومدم تو اتاق خودم اتم رفت تو اتاق خودش ی حس خیلی بدی داشتم ک باهاش اینطوری رفتار کردم ولی خیلی عصابم خورد شد ب زور جلو خودمو گرفتم ولی این باعث شد ک دیگع تکرار نکنع پس ارزشش داشت لباسامو دراوردم لباس راحتیمو پوشیدم ک ناگهان صدای در اتاقم شنیدم فهمیدم ات هست رفتم تو تخت خودمو ب خواب زدم وارد اتاقم شد کنارم نشست (بقیع رو خوندید دیکع) وقتی هم خاصت برع ی بوس روی گونم گذاشت با این حرکتش حالم خیلی بهتر شد و بعدش از اتاقم رفت چشامو بستم ک زود خوابیدم چشامو ک باز کردم دیدم صبح شد امروز باید میرفتیم دانشگاه بلند شدم ات صدا کردم
-ات ات
رفتم بالاسرش باز صداش کردم
-ات
+هومم
-بلند شو باید بریم دانشگاه
+امروز نریم
-ن نمیش چن روز میش ک نرفتیم عقب میوفتیم سریع پاشو
+فقط همین امروز
-چقد تنبل شدی ات بلند شو میگم.
+بش بش تو بروو
-میایا
+خا
ادامع دارد.......
شرط
50لایک
40کامنت
۱۲.۶k
۲۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.