My charming mafia
#My_charming_mafia
#مافیای_جذاب_من
#part37
+من کی گفتم پسر خالمی تو دوص پسرمی
-خاصتم بش یجیزی بگم ک تهیونگ ب گوشیم زنگ زد
-ها
*ب ات بگو بیاد پایین
-اک گوشی قطع کردم و ب ات گفتم
-برو پایین تهیونگ اومد دنبالت
+ب... بش خدافظ کوکی
ویو جونگ کوک
-وقتی بهم میگفت کوکی دیوانع وار بیشتر عاشقش میشدم چرا پس دارع باهام یازی میکنه چرا وقتی ازم میترسع چرا وقتی فک میکنع میخوام بکشمش ولی بازم باهام خوبع
فلش بک چند سااعت بعد
+کلاس تموم شد از تهیونک خاهش کردم منو ببرع امارت جونگ کوک
*جونگ کوک گفت ببرمت ترو خونه خودت
+اون از دستم ناراحتع ولی من باید از دلش در بیارم خاهش میکنم منو ببر امارت جونگ کوک
*بش ات سوار شو
+سوار ماشین شدمو منو برد امارت جونگ کوک پیادع کرد وقتی وارد امارت شدم ب خانم پارک سلام کردمو رفتم تو روبع رو اتاق جونگ کوک در زدم
-بله
+رفتم داخل اتاق از اینکع منو دید تعجب کرد
-اومدی وسایلتو جمع کنی نگران نبش همع رو بدون هیچ اسیبی میدم بیارن دمه درخونتون
+کوک از چی ناراحتی
-هه کوک
+ار کوک میگم از چی ناراحتی بلند شد اومد روبع روم با داد باهام حرف میزد.
-از چی نااراحتم از چی نااراحتم(با داد)
+کوک داد نزن منو جفت دیوار کردم با دوتا دستاش هردو شونه هامو گرفت محکم فشار میداد داد میزد و میگف
-از این ناراحت عصبیم ک دختری ک دوسش دارم میر ب دخترخالش میگ از من میترسه میترسع بکشمش وقتی ازم میترسی چرا منو دیوانع وار عاشق خودت کردی هاا(با داد)
+م.. من تو شنیدی
-ار همشونو شنیدم (با داد)
+م..من واقعن
-تو واقعن چی هاا(با داد)
+داد نزن
-چیع نکنه الانم میترسی
+کوک م... من واقعن دوست دارم
+بستع انقد چرند نگو دیگه بستع دیگه این کوکت مرد میشم همون جعون جونگ کوک سابق کسی ک سنگدل و عیچ قلبی ندار الانم گمشو از جلو چشام نمیخوام دیگه ببینمت
+بدو بدو از اتاقش زدم بیرون از پله ها ک داشتم میومدم پایین خانم پارک (خدمتکارشون) اومد جلوم
•دخترم چیشد چرا اقا جعون داشت داد میزد
+رفتم تو بغل خانم پارک هی گریع میکردم و گفتم
+خانم پارک من جونگ کوک دوستش دارم ولی اون باور نمیکنه من بهش عادت کردم وقتی از کلاس اومدم چون دلم براش تنگ شدع بود سریع رفتم اتاقش ولی اون سر من داد زد من قبلا ازش میترسیدم ولی الان عاشقشم اون باور نمیکنع
•هیشش اروم
+من نباید تو این امارت باشم اک منو ببینع عصبانی میش من دیگع میرم
-حرفای ات و خانم پارک شنیدم ن ن من چیکار کردم اون دارع میره من چیکار کردم یهو افتادم رو زمین فقط شروع ب گریع کردن کردم من دوصش دارم ات (با گریع)
ادامه دارد.......
#مافیای_جذاب_من
#part37
+من کی گفتم پسر خالمی تو دوص پسرمی
-خاصتم بش یجیزی بگم ک تهیونگ ب گوشیم زنگ زد
-ها
*ب ات بگو بیاد پایین
-اک گوشی قطع کردم و ب ات گفتم
-برو پایین تهیونگ اومد دنبالت
+ب... بش خدافظ کوکی
ویو جونگ کوک
-وقتی بهم میگفت کوکی دیوانع وار بیشتر عاشقش میشدم چرا پس دارع باهام یازی میکنه چرا وقتی ازم میترسع چرا وقتی فک میکنع میخوام بکشمش ولی بازم باهام خوبع
فلش بک چند سااعت بعد
+کلاس تموم شد از تهیونک خاهش کردم منو ببرع امارت جونگ کوک
*جونگ کوک گفت ببرمت ترو خونه خودت
+اون از دستم ناراحتع ولی من باید از دلش در بیارم خاهش میکنم منو ببر امارت جونگ کوک
*بش ات سوار شو
+سوار ماشین شدمو منو برد امارت جونگ کوک پیادع کرد وقتی وارد امارت شدم ب خانم پارک سلام کردمو رفتم تو روبع رو اتاق جونگ کوک در زدم
-بله
+رفتم داخل اتاق از اینکع منو دید تعجب کرد
-اومدی وسایلتو جمع کنی نگران نبش همع رو بدون هیچ اسیبی میدم بیارن دمه درخونتون
+کوک از چی ناراحتی
-هه کوک
+ار کوک میگم از چی ناراحتی بلند شد اومد روبع روم با داد باهام حرف میزد.
-از چی نااراحتم از چی نااراحتم(با داد)
+کوک داد نزن منو جفت دیوار کردم با دوتا دستاش هردو شونه هامو گرفت محکم فشار میداد داد میزد و میگف
-از این ناراحت عصبیم ک دختری ک دوسش دارم میر ب دخترخالش میگ از من میترسه میترسع بکشمش وقتی ازم میترسی چرا منو دیوانع وار عاشق خودت کردی هاا(با داد)
+م.. من تو شنیدی
-ار همشونو شنیدم (با داد)
+م..من واقعن
-تو واقعن چی هاا(با داد)
+داد نزن
-چیع نکنه الانم میترسی
+کوک م... من واقعن دوست دارم
+بستع انقد چرند نگو دیگه بستع دیگه این کوکت مرد میشم همون جعون جونگ کوک سابق کسی ک سنگدل و عیچ قلبی ندار الانم گمشو از جلو چشام نمیخوام دیگه ببینمت
+بدو بدو از اتاقش زدم بیرون از پله ها ک داشتم میومدم پایین خانم پارک (خدمتکارشون) اومد جلوم
•دخترم چیشد چرا اقا جعون داشت داد میزد
+رفتم تو بغل خانم پارک هی گریع میکردم و گفتم
+خانم پارک من جونگ کوک دوستش دارم ولی اون باور نمیکنه من بهش عادت کردم وقتی از کلاس اومدم چون دلم براش تنگ شدع بود سریع رفتم اتاقش ولی اون سر من داد زد من قبلا ازش میترسیدم ولی الان عاشقشم اون باور نمیکنع
•هیشش اروم
+من نباید تو این امارت باشم اک منو ببینع عصبانی میش من دیگع میرم
-حرفای ات و خانم پارک شنیدم ن ن من چیکار کردم اون دارع میره من چیکار کردم یهو افتادم رو زمین فقط شروع ب گریع کردن کردم من دوصش دارم ات (با گریع)
ادامه دارد.......
۱۰.۴k
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.