My charming mafia
#My_charming_mafia
#مافیای_جذاب_من
#part31
-یااا بیا اینجا بینم
+ن نمیام
•اقای جعون تاحالا ندیدم شما لبخند بزنید
-اینو مدیون اتم با اومدنش تو زندگیم رنگ زندکیم عوض کرد
+یهو از پشت خانم پارک ب جونگ کوک اروم لبخونی کردم گفتم معذرت خواهی
-یهو ات از اون پشت بهم گفت معذرت خاهی کنم از خانم پارک ایشش
-عم خانم پارک
•بل پسرم
-ببخشید اگ تو این مدت خیلی باهاتون بد رفتاری کردم از این ب بعد هرموقع خواصتید میتونید مرخصی بگیرید و اخر هفتع ها هم اصن نیایند امارت من بهتون پول بیشتری هم میدم و بهش تعظیم کردم
•پ... پسرم خیلی ممنونم ازت تو خیلی پسر خوبی هستی
-رفتم بغلش کردم و تو بغلم هی ازم تشکر میکرد
+منم بیا بغلتون
•بیا دخترم
-دستمو باز کردم تا ااونم بیاد پیشمون بعد ی چند دقیقع از خانم پارک خداحافظی کردیم و ب سمت ماشین رفتیم
+عم کوک
-جان
+وقتی بهم گفت جان بیشتر عاشقش شدم نگاهی بش کردم و ی لبخندی بش زدم و رفتم تو بغلش
-یاا ات چت شدع
+عالی گفتی
-ات دانشگاه دیر میش هاا
سوار ماشین شدیم
+کوک
-جان
+بیشتر گاز بد سریع تر حرکت کن
-ایول حتمن بیب
+شروع کرد ب گاز دادن خیلی سریع گاز میداد وقتی رسیدیم نوحااا املی دیدم
+دخترا
&ات
~سلام زیبای خفتع
-دخترا چطورید بیب من میرم داخل کلاس
+بش
&اون الان حال مارو پرسید
+اون خیلی مهربون
~واقن
+عم راسی دخترا من امروز میخوام کنار کوک بشینم باید حق اون جنی بزارم کف دستش
&ینی میخوای بگی ک جونگ کوک دوس پسرتع
+نع
~پس چی
+عم فقط میخوام کنارش بشینم
&اک موقق بشی
رفتیم وارد کلاس شدیم جونگ کوک سرش رو میز بود جنی هم کنارش داشت نگاش میکرد خااصت دستشو ببرع رو موهای جونگ کوک ک دستشو کرفتم
+معلوم هست چیکار داری میکنی
"تو چی میگی
+چرا میخواصتی بش دست بزنی جونگ کوک. همون لحظع بلند شد و گفت
-چ. چیشدد
"چون دوصش دارم
+غلط کردی
" فک نکنم ب تو ربطی داشت بش
+معلومهه ربط دار من....مم....من خب
"ههه برو پیش دختر خالع هات مزاحممون نشو
+جونگ کوک داشت نگامون میگرد
-چیشدع یکی ب منم توضیح مید
+ار ااین دخترع میخواست بت دست بزنع برا همین طاقت نیوردم
-کیی منظورتع
+همین جنی
-دختر هرزع چطور جرعت کردی ب من دست بزنی خودم با دستای خودم خونتو میریزم
" مم... من
+الان بهتر بری چون من میخوام کنار کوک بشینم
-نشنیدی چی گفت میری یا خونتو بریزم
"ات انتقامم ازت میگیرم خودم عذابت میدم کاری میکنم ب غلط کردن بیوفتی التماسم کنی
-چ.. چیی دخترع...
-خاصتم برم سمتش ک ات جلومو گرفت گفت نرم و بعد اومد کنارم نشست
+رفتم کنار کوک نشستم ک مکس بهم گفت
٪ات نکنه تو جونگ کوک
ادامه دارد.......
#مافیای_جذاب_من
#part31
-یااا بیا اینجا بینم
+ن نمیام
•اقای جعون تاحالا ندیدم شما لبخند بزنید
-اینو مدیون اتم با اومدنش تو زندگیم رنگ زندکیم عوض کرد
+یهو از پشت خانم پارک ب جونگ کوک اروم لبخونی کردم گفتم معذرت خواهی
-یهو ات از اون پشت بهم گفت معذرت خاهی کنم از خانم پارک ایشش
-عم خانم پارک
•بل پسرم
-ببخشید اگ تو این مدت خیلی باهاتون بد رفتاری کردم از این ب بعد هرموقع خواصتید میتونید مرخصی بگیرید و اخر هفتع ها هم اصن نیایند امارت من بهتون پول بیشتری هم میدم و بهش تعظیم کردم
•پ... پسرم خیلی ممنونم ازت تو خیلی پسر خوبی هستی
-رفتم بغلش کردم و تو بغلم هی ازم تشکر میکرد
+منم بیا بغلتون
•بیا دخترم
-دستمو باز کردم تا ااونم بیاد پیشمون بعد ی چند دقیقع از خانم پارک خداحافظی کردیم و ب سمت ماشین رفتیم
+عم کوک
-جان
+وقتی بهم گفت جان بیشتر عاشقش شدم نگاهی بش کردم و ی لبخندی بش زدم و رفتم تو بغلش
-یاا ات چت شدع
+عالی گفتی
-ات دانشگاه دیر میش هاا
سوار ماشین شدیم
+کوک
-جان
+بیشتر گاز بد سریع تر حرکت کن
-ایول حتمن بیب
+شروع کرد ب گاز دادن خیلی سریع گاز میداد وقتی رسیدیم نوحااا املی دیدم
+دخترا
&ات
~سلام زیبای خفتع
-دخترا چطورید بیب من میرم داخل کلاس
+بش
&اون الان حال مارو پرسید
+اون خیلی مهربون
~واقن
+عم راسی دخترا من امروز میخوام کنار کوک بشینم باید حق اون جنی بزارم کف دستش
&ینی میخوای بگی ک جونگ کوک دوس پسرتع
+نع
~پس چی
+عم فقط میخوام کنارش بشینم
&اک موقق بشی
رفتیم وارد کلاس شدیم جونگ کوک سرش رو میز بود جنی هم کنارش داشت نگاش میکرد خااصت دستشو ببرع رو موهای جونگ کوک ک دستشو کرفتم
+معلوم هست چیکار داری میکنی
"تو چی میگی
+چرا میخواصتی بش دست بزنی جونگ کوک. همون لحظع بلند شد و گفت
-چ. چیشدد
"چون دوصش دارم
+غلط کردی
" فک نکنم ب تو ربطی داشت بش
+معلومهه ربط دار من....مم....من خب
"ههه برو پیش دختر خالع هات مزاحممون نشو
+جونگ کوک داشت نگامون میگرد
-چیشدع یکی ب منم توضیح مید
+ار ااین دخترع میخواست بت دست بزنع برا همین طاقت نیوردم
-کیی منظورتع
+همین جنی
-دختر هرزع چطور جرعت کردی ب من دست بزنی خودم با دستای خودم خونتو میریزم
" مم... من
+الان بهتر بری چون من میخوام کنار کوک بشینم
-نشنیدی چی گفت میری یا خونتو بریزم
"ات انتقامم ازت میگیرم خودم عذابت میدم کاری میکنم ب غلط کردن بیوفتی التماسم کنی
-چ.. چیی دخترع...
-خاصتم برم سمتش ک ات جلومو گرفت گفت نرم و بعد اومد کنارم نشست
+رفتم کنار کوک نشستم ک مکس بهم گفت
٪ات نکنه تو جونگ کوک
ادامه دارد.......
۹.۳k
۰۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.