فیک دردسر عشق(پارت دوم)
☆پارت۲☆
۱هفته بعد(از زبان یونهی)
امروز ۲۰ دسامبر هست و امشب کنسرت اهنگ جدید البومون رو داریم.ولی چرا از اول صبح دلشوره بدی دارم. انگار قراره اتفاق بدی بیافته.
(از زبان تهیونگ)
کل امروز نگاهم به یونهی بود. اون واقعا بی نقصه اما مثل اینکه اتفاقی براش افتاده. اخه از صبح تو فکره.
یعنی اینکه انقدر نگرانشم فقط بخاطه اینه که عاشقشم؟
اه خداااای من . ۱ هفته ای میشه که فهمیدم ازش خوشم میاد اما جرعت اعتراف ندارم. اگه ردم کنه؟ اصلا اون دوستم داره؟
باصدای جیهوپ که میگفت بلند شین ادامه تمرین رو انجام بدیم، بلند شدم و به بقیه اعضا پیوستم.
(چند ساعت بعد، قبل از شروع کنسرت)
(از زبان یونهی)
همه داخل اتاق گریم بودیم. البته فقط خودمون هشتنفر! باصدای باز شدن در اتاق توجه ها به سمت در رفت. یک خانمی که نمیشناختم برامون آبمیوه آورد و بعدم رفت. در همین حین همه در حال خوردن آبمیوه بودیم که نفهمیدم چی شد و همه جا تاریک شد...
اینم از پارت ۲ امیدوارم خوشتون اومده باشه🌱
۱هفته بعد(از زبان یونهی)
امروز ۲۰ دسامبر هست و امشب کنسرت اهنگ جدید البومون رو داریم.ولی چرا از اول صبح دلشوره بدی دارم. انگار قراره اتفاق بدی بیافته.
(از زبان تهیونگ)
کل امروز نگاهم به یونهی بود. اون واقعا بی نقصه اما مثل اینکه اتفاقی براش افتاده. اخه از صبح تو فکره.
یعنی اینکه انقدر نگرانشم فقط بخاطه اینه که عاشقشم؟
اه خداااای من . ۱ هفته ای میشه که فهمیدم ازش خوشم میاد اما جرعت اعتراف ندارم. اگه ردم کنه؟ اصلا اون دوستم داره؟
باصدای جیهوپ که میگفت بلند شین ادامه تمرین رو انجام بدیم، بلند شدم و به بقیه اعضا پیوستم.
(چند ساعت بعد، قبل از شروع کنسرت)
(از زبان یونهی)
همه داخل اتاق گریم بودیم. البته فقط خودمون هشتنفر! باصدای باز شدن در اتاق توجه ها به سمت در رفت. یک خانمی که نمیشناختم برامون آبمیوه آورد و بعدم رفت. در همین حین همه در حال خوردن آبمیوه بودیم که نفهمیدم چی شد و همه جا تاریک شد...
اینم از پارت ۲ امیدوارم خوشتون اومده باشه🌱
۱.۴k
۰۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.