STAY ALIVE
پارت 1 : اشک ، سکوت ، درد
زمان حال ( ۳۰ دسامبر ۲۰۲۳)
" بیمارستان دانشگاه ملی سئول "
علائم حیاتی بیمار کاملا مثبته
پیوند موفقیت آمیز بود
به بخش مراقبت های ویژه منتقلش کنین
بعد از شستن دستاش از اتاق عمل خارج شد و با دیدن جیمین و هوسوک که روی صندلی نشسته بودن به سمتشون حرکت کرد
جیمین سرشو روی پاهای هوسوک گذاشته بود و بی صدا اشک میریخت
_تموم شد باید تا بهوش اومدنش صبر کنیم
هر دو سرشونو بالا گرفتن و جیمین سرشو از رو پاهای هوسوک برداشت و صاف نشست
_ به نظرت اون قلبو چقدر میتونه تو وجودش نگه داره نامجونا؟
_ این بهترین تصمیم بود جیمینا اگه حقیقتو بفهمه میتونه باهاش کنار بیاد مطمئنم
هوسوک که تا الان سکوت کرده بود گفت: نمیشه هیونگ نمیتونه، من دونسنگمو میشناسم اون دلیل...
نتونست حرفشو ادامه بده ، از صندلی بلند شد و به سرعت اون فضا رو ترک کرد
هیچوقت نمیتونست درموردش حرف بزنه
به خودش قول داده بود که قضاوت نکنه
اما مگه میشد؟
پس سکوت و ترک کردن بهترین تصمیم بود...
جیمین دستاشو روی صورت کشید و صدای آهی که از دهانش خارج شد رو توی دستاش خفه کرد
نامجون که تا اون موقع ایستاده بود کنارش نشست
_به بخش مراقبت های ویژه منتقلش کردن نهایتا تا فردا بهوش میاد میخوای چی بهش بگی؟
_ تا اون موقعی که حالش خوب نشده بهش هیچی نمیگم ....تهیونگ....(گلوش با قورت دادن بغضش بالا و پایین شد) ....یه نامه براش نوشته گف وقتی همه چیز اوکی شد بدم بهش....
نامجون سرشو تکون داد و از جاش بلند شد و دستشو به سمت جیمین گرفت
_بیا بریم اینجا موندنت فقط حالتو بدتر میکنه
جیمین بدون هیچ حرفی دستشو گرفت و از اون فضایی که انگار هیچ اکسیژنی برا نفس کشیدن نداشت خارج شد
_______________________________________________
یه پارت تقریبا زیاد
همین الان نوشتمش تا شب پارت بعدی میزارم
بهش عشق بورزید
لایک فراموش نشه ❤️
نظراتونو کامنت کنین💬💬💬💬
همین الانم میتونم براش گریه کنم......
#Fiction
#fake
#فیک
#معرفی_فیک
#تهیونگ #تهکوک #کوکوی #جونگکوک #ویکوک #وی #جی_کی#بی_تی_اس
#نامجون #جین#جیمین#جیهوپ#شوگا
#تهیونگ#جونگکوک#کیپاپ#تهکوک#ویکوک#ته_ته #bts#JK#v#taehyun #jungkook#tehkook
#vkook#jimin#namjoon #jin#jhope#suga
زمان حال ( ۳۰ دسامبر ۲۰۲۳)
" بیمارستان دانشگاه ملی سئول "
علائم حیاتی بیمار کاملا مثبته
پیوند موفقیت آمیز بود
به بخش مراقبت های ویژه منتقلش کنین
بعد از شستن دستاش از اتاق عمل خارج شد و با دیدن جیمین و هوسوک که روی صندلی نشسته بودن به سمتشون حرکت کرد
جیمین سرشو روی پاهای هوسوک گذاشته بود و بی صدا اشک میریخت
_تموم شد باید تا بهوش اومدنش صبر کنیم
هر دو سرشونو بالا گرفتن و جیمین سرشو از رو پاهای هوسوک برداشت و صاف نشست
_ به نظرت اون قلبو چقدر میتونه تو وجودش نگه داره نامجونا؟
_ این بهترین تصمیم بود جیمینا اگه حقیقتو بفهمه میتونه باهاش کنار بیاد مطمئنم
هوسوک که تا الان سکوت کرده بود گفت: نمیشه هیونگ نمیتونه، من دونسنگمو میشناسم اون دلیل...
نتونست حرفشو ادامه بده ، از صندلی بلند شد و به سرعت اون فضا رو ترک کرد
هیچوقت نمیتونست درموردش حرف بزنه
به خودش قول داده بود که قضاوت نکنه
اما مگه میشد؟
پس سکوت و ترک کردن بهترین تصمیم بود...
جیمین دستاشو روی صورت کشید و صدای آهی که از دهانش خارج شد رو توی دستاش خفه کرد
نامجون که تا اون موقع ایستاده بود کنارش نشست
_به بخش مراقبت های ویژه منتقلش کردن نهایتا تا فردا بهوش میاد میخوای چی بهش بگی؟
_ تا اون موقعی که حالش خوب نشده بهش هیچی نمیگم ....تهیونگ....(گلوش با قورت دادن بغضش بالا و پایین شد) ....یه نامه براش نوشته گف وقتی همه چیز اوکی شد بدم بهش....
نامجون سرشو تکون داد و از جاش بلند شد و دستشو به سمت جیمین گرفت
_بیا بریم اینجا موندنت فقط حالتو بدتر میکنه
جیمین بدون هیچ حرفی دستشو گرفت و از اون فضایی که انگار هیچ اکسیژنی برا نفس کشیدن نداشت خارج شد
_______________________________________________
یه پارت تقریبا زیاد
همین الان نوشتمش تا شب پارت بعدی میزارم
بهش عشق بورزید
لایک فراموش نشه ❤️
نظراتونو کامنت کنین💬💬💬💬
همین الانم میتونم براش گریه کنم......
#Fiction
#fake
#فیک
#معرفی_فیک
#تهیونگ #تهکوک #کوکوی #جونگکوک #ویکوک #وی #جی_کی#بی_تی_اس
#نامجون #جین#جیمین#جیهوپ#شوگا
#تهیونگ#جونگکوک#کیپاپ#تهکوک#ویکوک#ته_ته #bts#JK#v#taehyun #jungkook#tehkook
#vkook#jimin#namjoon #jin#jhope#suga
۴.۰k
۰۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.