امروز توی کافه با دوستم قرار داشتم و رفتم کافه منتظر دوست
امروز توی کافه با دوستم قرار داشتم و رفتم کافه منتظر دوستم بودم که یک مردی اومد و گفت میشه اینجا بشینم
{علامت مرده |}
|میشه اینجا بشینم
+بله بفرمایید
|میتونم اسمتون رو بدونم
+پارک لارا
|آها منم جودانته هستم نه بچه ها ماله فیلم پنت هاوس نیست
+برام سوال بود چرا ماسک وکلاه زده ترسیدم و گفتم خوشبختم من دیگه میرم که یهو دیدم یک نفر داره دنبالم میاد و سیاهی
+تو رو خدا جونکوک بیا نجاتم بده
|تو دوست دخترشی
+نه به خدا
| باشه پس یهو توی گوشی جونکوک رو دیدم
-لارا حالت خوبه
+کوک بیا نجاتم بده
|اوم سایزتو دوست ندارم
یهو گریم شدت گرفت
+دست بهم نزن
-هرچی بخوای بهت میدم فقط ولش کن
|۵ملیارد پول و۱۵تا خونه به نامم کن
-باشه الان پیامکش اومد برات
|باهاش بای بای کن دیدم یهو فندک رو روشن کرد و خونه آتیش گرفت سریع رفتم به اون ساختمان و لارا رو آوردم بیهوش بود
-تاقت بیار
+ جونکوک عشقم ترکم نکن
-من ایجام پیشت بردمش خونه لباساش رو عوض کردم خوابوندمش توی بغلم و خوابیدیم
لباس ات رو گذاشتم
{علامت مرده |}
|میشه اینجا بشینم
+بله بفرمایید
|میتونم اسمتون رو بدونم
+پارک لارا
|آها منم جودانته هستم نه بچه ها ماله فیلم پنت هاوس نیست
+برام سوال بود چرا ماسک وکلاه زده ترسیدم و گفتم خوشبختم من دیگه میرم که یهو دیدم یک نفر داره دنبالم میاد و سیاهی
+تو رو خدا جونکوک بیا نجاتم بده
|تو دوست دخترشی
+نه به خدا
| باشه پس یهو توی گوشی جونکوک رو دیدم
-لارا حالت خوبه
+کوک بیا نجاتم بده
|اوم سایزتو دوست ندارم
یهو گریم شدت گرفت
+دست بهم نزن
-هرچی بخوای بهت میدم فقط ولش کن
|۵ملیارد پول و۱۵تا خونه به نامم کن
-باشه الان پیامکش اومد برات
|باهاش بای بای کن دیدم یهو فندک رو روشن کرد و خونه آتیش گرفت سریع رفتم به اون ساختمان و لارا رو آوردم بیهوش بود
-تاقت بیار
+ جونکوک عشقم ترکم نکن
-من ایجام پیشت بردمش خونه لباساش رو عوض کردم خوابوندمش توی بغلم و خوابیدیم
لباس ات رو گذاشتم
۴.۹k
۰۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.