p③
p③
جونگکوک: چته جوجه؟
☆هیچی آقا
(دوستان عزیز فیلیکس ریده تو خودش)
جونگکوک: خب من بردم حالا چی بم میدی؟(زبونشو روی پیرسینگش میکشه)
☆آقا(ترسیده و لرزون)
از زبان خودوم(🤌🏼)
جونگکوک میز انداخت زمین(مثل اون فیلم باحالا🤌🏼😂)
و گلوی فیلیکس و گرفت و گفت عین آدم حرفتو بزن
ا/ت ویو
جرعت نداشتم چیزی بگم رگاش زده بود بیرون فیلیکش داشت خفه میشد ک ولش کرد
بادیگاردا میز و بلند کردن
☆آقا ما چیزی نداریم همشو قمار کردیم
جونگکوک:مطمئنی؟
ک تفنگشو درآوردو روی سر فیلیکش گذاشت.....
جونگکوک: پس با جونت پرداخت کن!
☆وایسا وایسا دارم دارم باشه باشه
جونگکوک: چی؟
☆ یه خونه داریم و یه ماشین...
جونگکوک: کمه(باز تفنگو میزاره رو سرش )
ی یهو تفنگو آورد پایین
ویو کوک
خواستم کارو تموم کنم ک یههو چشمم ب دختر اون گوشه افتاد.....
ی دختر لاغر اندام و قد بلند موهای بلند و مشکی و چشمای مشکی.....
جونگکوک: اون کیه؟
☆اون.. اون خواهرمه
جونگکوک: ببرینش..
☆نه... نه... چرا؟
خ
م
ا
ر
ی
حمایت؟
جونگکوک: چته جوجه؟
☆هیچی آقا
(دوستان عزیز فیلیکس ریده تو خودش)
جونگکوک: خب من بردم حالا چی بم میدی؟(زبونشو روی پیرسینگش میکشه)
☆آقا(ترسیده و لرزون)
از زبان خودوم(🤌🏼)
جونگکوک میز انداخت زمین(مثل اون فیلم باحالا🤌🏼😂)
و گلوی فیلیکس و گرفت و گفت عین آدم حرفتو بزن
ا/ت ویو
جرعت نداشتم چیزی بگم رگاش زده بود بیرون فیلیکش داشت خفه میشد ک ولش کرد
بادیگاردا میز و بلند کردن
☆آقا ما چیزی نداریم همشو قمار کردیم
جونگکوک:مطمئنی؟
ک تفنگشو درآوردو روی سر فیلیکش گذاشت.....
جونگکوک: پس با جونت پرداخت کن!
☆وایسا وایسا دارم دارم باشه باشه
جونگکوک: چی؟
☆ یه خونه داریم و یه ماشین...
جونگکوک: کمه(باز تفنگو میزاره رو سرش )
ی یهو تفنگو آورد پایین
ویو کوک
خواستم کارو تموم کنم ک یههو چشمم ب دختر اون گوشه افتاد.....
ی دختر لاغر اندام و قد بلند موهای بلند و مشکی و چشمای مشکی.....
جونگکوک: اون کیه؟
☆اون.. اون خواهرمه
جونگکوک: ببرینش..
☆نه... نه... چرا؟
خ
م
ا
ر
ی
حمایت؟
۴.۸k
۰۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.