p³
p³
لونا: ولم کن....
تهیونگ بیشتر خودشو بهم چسبوند
لونا: ولم کن م.. من دوست پسر دارم
ک یهو همجا ساکت شد خیلی
ترسناک از سرجاش پاشد آروم آروم بهم نزدیک میشد ک یه عالمه ناخوناش بزرگ شدن(کلا تهیونگ بغییر خونا شام موجود عجیبیه)
و انگشتشو روی گردنم گذاشت
تهیونگ: تکرار کن
لونا: هق....
تهیونگ: تکرار کن
ک
ناخوناشو سمت با زوهام برد و فشار داد زخم کوچیکی روی بازوم ایجاد شد
خ
م
ا
ر
ی
یکم حالم بهتر شد گفتم بزارم♡
حمایت بیبی هاممم؟! ✨🤍
لونا: ولم کن....
تهیونگ بیشتر خودشو بهم چسبوند
لونا: ولم کن م.. من دوست پسر دارم
ک یهو همجا ساکت شد خیلی
ترسناک از سرجاش پاشد آروم آروم بهم نزدیک میشد ک یه عالمه ناخوناش بزرگ شدن(کلا تهیونگ بغییر خونا شام موجود عجیبیه)
و انگشتشو روی گردنم گذاشت
تهیونگ: تکرار کن
لونا: هق....
تهیونگ: تکرار کن
ک
ناخوناشو سمت با زوهام برد و فشار داد زخم کوچیکی روی بازوم ایجاد شد
خ
م
ا
ر
ی
یکم حالم بهتر شد گفتم بزارم♡
حمایت بیبی هاممم؟! ✨🤍
۳.۸k
۲۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.