خط موازی پارت ۴
پارت ۴
یورا ویو:
بعد از چندساعت رسیدیم کره کمرم بشدت درد میکرد و دلم میخواست بخوابم خب یویی همسفر خوبی بود توی فرودگاه از هم خداحافظی کردیم داشتم میرفتم که یویی صدام زد و شمارمو ازم خواست منم بهش دادم واقعا دختر خوبیه بعدش دوباره از هم خداحافظی کردیم و هر کدوم به سمت خونه هامون حرکت کردیم تاکسی گرفتم و بعد از تقریبا ۴۵ دقیقه رسیدم خونم کلید و زدم و وارد واحدم شدم خونه من ویلایی بود و نسبتا هم بزرگ بود من خونه ویلایی رو به ادارتمان ترجیح میدم چون اونجا انگار خفم و نمیتونم هر کاری که دلم بخواد بکنم رفتم دوش گرفتم و بعدشم موهامو شونه کردم و رفتم سراغ اشپزخونه نودل و دوکبوکی برا خودم درست کردم بعدش رفتم لباسامو از توی چمدون در اوردم و چیدم داخل کمد تقریبا کل اینکارا ۲ ساعت طول کشید بعدش رفتم دراز کشیدم و یکم گوشیمو گرفتم داشتم میچرخیدم که دیدم یه پیام برام اومده ناشناس بود پیامو باز کردم
+سلام یورا یوییم این شمارمه
خیالم راحت شد و شمارشو سیو کردم منم جوابشو دادم
_سلام اوکی سیوش کردم ممنون
بعد از چند دقیقه دوباره یه پیام از طرف یویی برام اومد
+میگم یورا یه پیشنهادی برات دارم
_چه پیشنهادی
+ پس فردا شب میای بریم ژاپن؟
_باشه فقط برا کار داری میری یا خوشگذرونی
+بیشتر مال کار....اما اگه برا خوشگذرونی در نظرته بیای
فردا شب حرکت کنیم
_اوکی پس خودت برام بلیط بگیر ساعتشو هم بهم پیام بده
+باشه....برای اقامت هم لازم نیست بریم هتل
+ساعت ۵بریم که ۹برسیم یکم بریم خوشگذرونی
_اوکی پس من چمدونمو ببندم
+آری ببند یورا جان
_اوکی خب پس میبینمت
+اوم میبینمت
_بای
+بای
پایان.
یورا ویو:
بعد از چندساعت رسیدیم کره کمرم بشدت درد میکرد و دلم میخواست بخوابم خب یویی همسفر خوبی بود توی فرودگاه از هم خداحافظی کردیم داشتم میرفتم که یویی صدام زد و شمارمو ازم خواست منم بهش دادم واقعا دختر خوبیه بعدش دوباره از هم خداحافظی کردیم و هر کدوم به سمت خونه هامون حرکت کردیم تاکسی گرفتم و بعد از تقریبا ۴۵ دقیقه رسیدم خونم کلید و زدم و وارد واحدم شدم خونه من ویلایی بود و نسبتا هم بزرگ بود من خونه ویلایی رو به ادارتمان ترجیح میدم چون اونجا انگار خفم و نمیتونم هر کاری که دلم بخواد بکنم رفتم دوش گرفتم و بعدشم موهامو شونه کردم و رفتم سراغ اشپزخونه نودل و دوکبوکی برا خودم درست کردم بعدش رفتم لباسامو از توی چمدون در اوردم و چیدم داخل کمد تقریبا کل اینکارا ۲ ساعت طول کشید بعدش رفتم دراز کشیدم و یکم گوشیمو گرفتم داشتم میچرخیدم که دیدم یه پیام برام اومده ناشناس بود پیامو باز کردم
+سلام یورا یوییم این شمارمه
خیالم راحت شد و شمارشو سیو کردم منم جوابشو دادم
_سلام اوکی سیوش کردم ممنون
بعد از چند دقیقه دوباره یه پیام از طرف یویی برام اومد
+میگم یورا یه پیشنهادی برات دارم
_چه پیشنهادی
+ پس فردا شب میای بریم ژاپن؟
_باشه فقط برا کار داری میری یا خوشگذرونی
+بیشتر مال کار....اما اگه برا خوشگذرونی در نظرته بیای
فردا شب حرکت کنیم
_اوکی پس خودت برام بلیط بگیر ساعتشو هم بهم پیام بده
+باشه....برای اقامت هم لازم نیست بریم هتل
+ساعت ۵بریم که ۹برسیم یکم بریم خوشگذرونی
_اوکی پس من چمدونمو ببندم
+آری ببند یورا جان
_اوکی خب پس میبینمت
+اوم میبینمت
_بای
+بای
پایان.
۳.۱k
۲۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.