ا.ت ویو: رفتم اماده بشم ارایش کردم یه لباس خوشگل پوشیدم و
ا.ت ویو: رفتم اماده بشم ارایش کردم یه لباس خوشگل پوشیدم و زدم بیرون
جونگ کوک ویو: چون به دوستش اعتماد داشتم و ازش بزرگ تر بود و میدونستم میتونه مراقبش باشه اجازه دادم بهش
مگرنه اون فقط ۱۴
ا.ت ویو: رسیدم به بار که یونا رو دیدم
یونا: سلام خانم کوچولو خوشکل
ا.ت: باز بهم گفتی کوچولوووو
یونا: چی میخوری
ا.ت: یه صد در صد
یونا: ا.تتتتت???
ا.ت: بزار امشبو حال کنیم
یونا: باشه فقط اگه دوست پسرت جرت داد به من ربطی نداره من گفتم بهت نخوری ولی میخوای بخوری
ا.ت: هوففف باشه تو کاریت نباشه
ا.ت ویو: یه شیشه رو رفتم بالا دو تا سه تا چهار تا
خیلی مست شده بودم و اختیارم دست خودم نبود یونا داشت با پسرا کنارشخوش میگزروند منم بفیرو میدید که یه نرده اوند سمتم و گفت
مرده: ادف چه خوشگلی بیا حال کنیم باهام
ا.ت: گم شو اشقاللل
نویسنده: مرده ا.ت رو برد دم در دستشویی
جونگ کوک ویو: قرار شد با اعضا بریم بار رفتم اماده شدم یه کت و شلوار شیک و خفن پوشیدم عطرمو زدم و رفتم
رسیدم به بار اعضا رو دیدم سلام و علکیم کردیمو نشستیم صدا هایی میومد یکی داشت التماس میکرد صداش شبیه صدای ا.ت بود رعتم دم دستشویی دیدم پسره داشت به ا.ت ی من تجاوز میکرد
جونگ کوک: ولش کن اشقاللللللل
تا میخورد پسره رو زدم و بیهوش شد
ا.ت: جونگ کوک تو این اینحا چ چیکار دا دار ( گریه و ترس)
جونگ کوک: گم شو تو ماشین تا بیام گم شو
جونگ کوک: بچه من باید برم
اعضا: باشه بای
جونگ کوک ویو: رسیدیم خونه دست ا.ت رو گرعتم و پرتش کردم رو تخت
ا.ت: جونگ کوک تفصیر من نیستت
جونگ کوک ویو: چون به دوستش اعتماد داشتم و ازش بزرگ تر بود و میدونستم میتونه مراقبش باشه اجازه دادم بهش
مگرنه اون فقط ۱۴
ا.ت ویو: رسیدم به بار که یونا رو دیدم
یونا: سلام خانم کوچولو خوشکل
ا.ت: باز بهم گفتی کوچولوووو
یونا: چی میخوری
ا.ت: یه صد در صد
یونا: ا.تتتتت???
ا.ت: بزار امشبو حال کنیم
یونا: باشه فقط اگه دوست پسرت جرت داد به من ربطی نداره من گفتم بهت نخوری ولی میخوای بخوری
ا.ت: هوففف باشه تو کاریت نباشه
ا.ت ویو: یه شیشه رو رفتم بالا دو تا سه تا چهار تا
خیلی مست شده بودم و اختیارم دست خودم نبود یونا داشت با پسرا کنارشخوش میگزروند منم بفیرو میدید که یه نرده اوند سمتم و گفت
مرده: ادف چه خوشگلی بیا حال کنیم باهام
ا.ت: گم شو اشقاللل
نویسنده: مرده ا.ت رو برد دم در دستشویی
جونگ کوک ویو: قرار شد با اعضا بریم بار رفتم اماده شدم یه کت و شلوار شیک و خفن پوشیدم عطرمو زدم و رفتم
رسیدم به بار اعضا رو دیدم سلام و علکیم کردیمو نشستیم صدا هایی میومد یکی داشت التماس میکرد صداش شبیه صدای ا.ت بود رعتم دم دستشویی دیدم پسره داشت به ا.ت ی من تجاوز میکرد
جونگ کوک: ولش کن اشقاللللللل
تا میخورد پسره رو زدم و بیهوش شد
ا.ت: جونگ کوک تو این اینحا چ چیکار دا دار ( گریه و ترس)
جونگ کوک: گم شو تو ماشین تا بیام گم شو
جونگ کوک: بچه من باید برم
اعضا: باشه بای
جونگ کوک ویو: رسیدیم خونه دست ا.ت رو گرعتم و پرتش کردم رو تخت
ا.ت: جونگ کوک تفصیر من نیستت
۵.۳k
۲۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.