سلام امروز یه سناریو داریم بمناسبت سال نو
سلام امروز یه سناریو داریم بمناسبت سال نو
سناریو
تک پارتی نامجون
وقتی اولین قرارتونِ
نامی: او خانم ا.ت سلام .
سلام شما اقایه کیم نامجون هستین؟
نامی: بله . بفرمایید بشینین . (گارسون منو میاره ) چی میل دارین؟
ا.ت: عام من سوشی میخورم
نامی: من هم کیمچی میخورم
(همش استرس دارین که نکنه اتفاق بدی بیوفته )
〰️〰️〰️〰️پرش زمانی〰️〰️〰️〰️〰️
صحبت کردین و غذاتون خوردین حساب کردین از رستوران اومدین بیرون
نامی: خانم ا.ت امروز خیلی خوشگذشت ، امکانش هست که دیت دوم رو هم داشته باشیم؟
ا.ت: به من هم همینطور، البته .
(بارون گرفت)
نامی: اوه بارون میاد.
ا.ت: آره، هوا هم داره سرد میشه ها.
(نامی کتش رو درمیاره و میندازه دورت )(بچمممم🥹)
موهاتون و لباساتون تمام خیس شدن و بدن ا.ت کمی مشخص شده بود
چندتا مرد به ا.ت تیکه میندازن نامی عصبی میشه
نامی: مرتیکه یه ....
ا.ت: نامی ولشون کن دلم نمیخواد اتفاقی برات بیوفته .
مردا ادامه تیکه انداختنشون میدن و نامی دیگه کنترلش از دست میده و میره یارو کتک میزنه
نامی : مرتیکه بی ناموس مگه خودت خواهر مادر نداری هان میفرستمت گوشه قبرستون
ا.ت: نامی ترو خدا ولش کن نامی غلط کرده ولش کن (با گریه)
مَرده عذرخواهی میکنه و میره
نامی سر و صورتش زخمی شده ا.ت سریع از دارو خونه چسب زخم پماد میخره و میاد زخم هایه نامی پانسمان میکنه
ا.ت : نامی بهت گفتم که ولش کن بیا سر صورتت زخمی شدن
نامی: خوشم نمیاد کسی به دوست دخترم حتی چپ نگاه کنه
ا.ت : من نگفتم میخوام دوست دخترت باشما
نامی: یعنی چی؟ دلت نمیخواد با من باشی؟
ا.ت : چرا میخوام ولی نمیخوام دوست دخترش باشم میخوام بالاتر از دوست دختر باشم
نامی: اوه به اون لحاظ به اونجاش هم میرسیم عزیزم
و نامی ا.ت میرسونه خونه و خودش هم بر میگرده خونش
امیدوارم دوست داشته باشین
منتظر درخواستی هاتون هستم .
عید خوبی داشته باشین💗💗😊😊
سناریو
تک پارتی نامجون
وقتی اولین قرارتونِ
نامی: او خانم ا.ت سلام .
سلام شما اقایه کیم نامجون هستین؟
نامی: بله . بفرمایید بشینین . (گارسون منو میاره ) چی میل دارین؟
ا.ت: عام من سوشی میخورم
نامی: من هم کیمچی میخورم
(همش استرس دارین که نکنه اتفاق بدی بیوفته )
〰️〰️〰️〰️پرش زمانی〰️〰️〰️〰️〰️
صحبت کردین و غذاتون خوردین حساب کردین از رستوران اومدین بیرون
نامی: خانم ا.ت امروز خیلی خوشگذشت ، امکانش هست که دیت دوم رو هم داشته باشیم؟
ا.ت: به من هم همینطور، البته .
(بارون گرفت)
نامی: اوه بارون میاد.
ا.ت: آره، هوا هم داره سرد میشه ها.
(نامی کتش رو درمیاره و میندازه دورت )(بچمممم🥹)
موهاتون و لباساتون تمام خیس شدن و بدن ا.ت کمی مشخص شده بود
چندتا مرد به ا.ت تیکه میندازن نامی عصبی میشه
نامی: مرتیکه یه ....
ا.ت: نامی ولشون کن دلم نمیخواد اتفاقی برات بیوفته .
مردا ادامه تیکه انداختنشون میدن و نامی دیگه کنترلش از دست میده و میره یارو کتک میزنه
نامی : مرتیکه بی ناموس مگه خودت خواهر مادر نداری هان میفرستمت گوشه قبرستون
ا.ت: نامی ترو خدا ولش کن نامی غلط کرده ولش کن (با گریه)
مَرده عذرخواهی میکنه و میره
نامی سر و صورتش زخمی شده ا.ت سریع از دارو خونه چسب زخم پماد میخره و میاد زخم هایه نامی پانسمان میکنه
ا.ت : نامی بهت گفتم که ولش کن بیا سر صورتت زخمی شدن
نامی: خوشم نمیاد کسی به دوست دخترم حتی چپ نگاه کنه
ا.ت : من نگفتم میخوام دوست دخترت باشما
نامی: یعنی چی؟ دلت نمیخواد با من باشی؟
ا.ت : چرا میخوام ولی نمیخوام دوست دخترش باشم میخوام بالاتر از دوست دختر باشم
نامی: اوه به اون لحاظ به اونجاش هم میرسیم عزیزم
و نامی ا.ت میرسونه خونه و خودش هم بر میگرده خونش
امیدوارم دوست داشته باشین
منتظر درخواستی هاتون هستم .
عید خوبی داشته باشین💗💗😊😊
۳.۴k
۰۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.