پارت ۳
ویو ته:
اون رفت رفتم خونه مگه چه کار هایی خواست که نکرده بودم؟( به فکر خیانتی که کردی باش پسرم)
*فردا صبح*
از هم طلاق گرفتیم و اون رفت راه خودش منم راه خودم رفتم( حس میکنم سمه)خونه هی فکر میکردم که اون چیکار میخواست که من نکردم یهو یادم اومد یه دفترچه خاطرات داشت رفتم توی اتاق پیداش کردم
*امروز دیدم اون خرس کیوت دیگه برای من نیست و برای یکی دیگس همیشه بهش میگفتم منو ببر شهر بازی منو نمیبرد اونو میبرد میگفتم بریم باغ گل اونو میبرد واقعا که سادم ینی همه ی حرفاش دروغ بود همه ی عشق ورزیدناش عجیبه ولی هنوزم دوسش دارم تازه روز تولدش می خواستم بهش مژده بدم ولی اون مژده ها میتونه دلیلی باشه که روی پای خودم وایسم تهیونگ قسم میخورم دیگه هرگز اسمتو به زبونم نیارم ولی اینو بدون که عاشقتم* ( مردم باس یچی بگم همین دیگه)
ادامه دارد.....(بوس)
اون رفت رفتم خونه مگه چه کار هایی خواست که نکرده بودم؟( به فکر خیانتی که کردی باش پسرم)
*فردا صبح*
از هم طلاق گرفتیم و اون رفت راه خودش منم راه خودم رفتم( حس میکنم سمه)خونه هی فکر میکردم که اون چیکار میخواست که من نکردم یهو یادم اومد یه دفترچه خاطرات داشت رفتم توی اتاق پیداش کردم
*امروز دیدم اون خرس کیوت دیگه برای من نیست و برای یکی دیگس همیشه بهش میگفتم منو ببر شهر بازی منو نمیبرد اونو میبرد میگفتم بریم باغ گل اونو میبرد واقعا که سادم ینی همه ی حرفاش دروغ بود همه ی عشق ورزیدناش عجیبه ولی هنوزم دوسش دارم تازه روز تولدش می خواستم بهش مژده بدم ولی اون مژده ها میتونه دلیلی باشه که روی پای خودم وایسم تهیونگ قسم میخورم دیگه هرگز اسمتو به زبونم نیارم ولی اینو بدون که عاشقتم* ( مردم باس یچی بگم همین دیگه)
ادامه دارد.....(بوس)
۱.۶k
۰۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.