پارت 39
پارت 39
اگه اتفاقی براش افتاده باشه چی؟
زنگ زدم به سوجون...
•الو؟
+هی سوجونا...تو کلید خونه ا.ت رو داری مگه نه؟
•آره چطور؟
+نگرانشم دو روزه ازش خبری نیست. جواب تلفن نمیده و کمپانی هم نمیاد...میخواستم مطمئن شم حالش خوبه.
•ا.ت یه کلید اضافه همیشه توی جای مخفی کنار دیوار قایم میکنه. یه مربع کوچیکه کنار در اگه دقت کنی پیداش میکنی. اونو دربیار کلید اونجاست.
+اوکی.
•اگه اتفاقی افتاد بهم زنگ بزن.
رفتم سمت خونه ا.ت. همونطور که سوجون گفته بود کلید اونجا بود. آروم در رو باز کردم و رفتم تو. خونش ساکت بود.
+ا.ت؟
دیدم داره از پله ها میاد پایین و هدفون تو گوششه. یه پوشه هم دستش بود. حواسش به من نبود. دوباره صداش کردم
+ا.ت
اینبار شنید.
_تو...تو چطوری اومدی تو؟
+میدونی چقدر نگرانمون کردی؟ حداقل جواب تلفنمو میدادی.
_دوست نداشتم. حالا هم برو بیرون. زودباش.
+چرا دیگه نمیای کمپانی؟ نمیگی من اینجا پس میوفتم؟
_نمیخوام دیگه آیدل باشم. اتفاقا امروز میخواستم برم به جی وای پی بگم که انصراف میدم و از گروه میام بیرون.
+چی؟ چرا؟ دیوونه شدی؟ میخوای از گروه خارج بشی؟
_آره. حالام برو کار دارم.
یه قدم بهش نزدیک شدم
+چرا؟ نکنه میخوای منو پس بزنی؟
_چی؟
یه قدم دیگه برداشتم و بهش نزدیک تر شدم و اون یه قدم عقب رفت.
#هیونجین
#فیک
#استری_کیدز
اگه اتفاقی براش افتاده باشه چی؟
زنگ زدم به سوجون...
•الو؟
+هی سوجونا...تو کلید خونه ا.ت رو داری مگه نه؟
•آره چطور؟
+نگرانشم دو روزه ازش خبری نیست. جواب تلفن نمیده و کمپانی هم نمیاد...میخواستم مطمئن شم حالش خوبه.
•ا.ت یه کلید اضافه همیشه توی جای مخفی کنار دیوار قایم میکنه. یه مربع کوچیکه کنار در اگه دقت کنی پیداش میکنی. اونو دربیار کلید اونجاست.
+اوکی.
•اگه اتفاقی افتاد بهم زنگ بزن.
رفتم سمت خونه ا.ت. همونطور که سوجون گفته بود کلید اونجا بود. آروم در رو باز کردم و رفتم تو. خونش ساکت بود.
+ا.ت؟
دیدم داره از پله ها میاد پایین و هدفون تو گوششه. یه پوشه هم دستش بود. حواسش به من نبود. دوباره صداش کردم
+ا.ت
اینبار شنید.
_تو...تو چطوری اومدی تو؟
+میدونی چقدر نگرانمون کردی؟ حداقل جواب تلفنمو میدادی.
_دوست نداشتم. حالا هم برو بیرون. زودباش.
+چرا دیگه نمیای کمپانی؟ نمیگی من اینجا پس میوفتم؟
_نمیخوام دیگه آیدل باشم. اتفاقا امروز میخواستم برم به جی وای پی بگم که انصراف میدم و از گروه میام بیرون.
+چی؟ چرا؟ دیوونه شدی؟ میخوای از گروه خارج بشی؟
_آره. حالام برو کار دارم.
یه قدم بهش نزدیک شدم
+چرا؟ نکنه میخوای منو پس بزنی؟
_چی؟
یه قدم دیگه برداشتم و بهش نزدیک تر شدم و اون یه قدم عقب رفت.
#هیونجین
#فیک
#استری_کیدز
۲.۷k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.