بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت دوم :
د)- بعد بفرمایند که نقش خدا و نقش خدایان این وسط چیست؟ اگر قایل بر این هستند که خدایی وجود ندارد، پس از سوی کافران، سیاست هر که زورش بیش بر جهان حاکم میشود چنان چه شده است، لذا اگر خدا و معادی نیست، دیگر چرا بحث میکنند که کدام دین یا کدام سیاست؟! دنیایی فانی است و هیچ چیزی بر حق نیست و هر کس قدرت داشته باشد، چنگ انداخته و سلطه می افکند. حالا کی گفته که این سلطه، باید همیشه و فقط در اختیار قشری خاص باشد؟ در این دنیای (العیاذ بالله)، بیخدا، بیمعاد، بالتبع بیقانون، فانی و بیارزش، هر کسی حق دارد که زور آزمایی و سلطه را تجربه کند.
اگر خدایی هست و معادی هست که هست و دین نیز آموزه الهی برای جهان بینی و بایدها و نبایدهای زندگی فردی و اجتماعی بشر است، و او خالق، ربّ العالمین، مالک و هادی است که چنین است، پس خدا در عرصه سیاست و حکومت کجاست؟!
آیا به قول یهودیها، یک سری خلق کرده، اما دست خودش بسته است؟ وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ؟!(سوره مائده بخشی از آیه 64) و کار سیاست و حکومت را به صهیونیستها واگذار کرده است؟!
آیا به قول مسیحیها، به زمین آمده و چون مؤمن و کافر را تشخیص نمیداد و راه و نشانی خانه یاران را نمیدانست، به سرزمین فلسطین رفت و در آنجا سکنا گزید تا قیامت برسد؟!
آیا فرمود:بخش غسل و طهارت و عبادت های شخصی مثل نماز و روزه در هر دینی با من، اما بخش حکومت و چگونگی اداره جامعه و مدیریت بشر، با فرعونها و طاغوتها؟ و فرمود: شما نیز در مقابل ظلم و جنایت هیچ نگویید و اقدامی نکنید و اگر این طرف صورتتان را سیلی زدند، طرف دیگر را بیاورید اگر مالتان را خواستند، جان را پیش کِش کنید و اگر جانتان را هدف گرفتند، نوامیس خود را تقدیم کنید؟! یا آن که برای شئون زندگی اجتماعی بشر نیز قوانین مشخص و محکمی وضع کرده است و هیچ کجا بشر را سر خود رها نکرده تا دیگران بر او خدایی کنند؟!
ﻫ)- و بعد توضیح دهند که آیا اروپاییها و امریکاییها خودشان اذعان دارند که آرامش دارند؟ و این آرامش نیز محصول کنار گذاشتن دین الهی است؟ یا یک عده که دلشان برای آنها میتپد و ولیّشان طاغوت است، در این اوهام به سر میبرند؟!
خودشان که ناراضی هستند، فریادشان از ناامنی جانی، حیثتی، شغلی و نیز بلند شده است، علت این زندگی مُرده، بی روح، نا امن، نا امیدانه و وحشیانه را نیز کنار گذاشتن معنویت بر میشمرند و مرتب به کلیسا رفته و دعا میکنند. رؤسای جمهور و مقامات لاییکشان نیز هنگام گرفتن کرسی قدرت، به انجیل قسم میخورند(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت دوم :
د)- بعد بفرمایند که نقش خدا و نقش خدایان این وسط چیست؟ اگر قایل بر این هستند که خدایی وجود ندارد، پس از سوی کافران، سیاست هر که زورش بیش بر جهان حاکم میشود چنان چه شده است، لذا اگر خدا و معادی نیست، دیگر چرا بحث میکنند که کدام دین یا کدام سیاست؟! دنیایی فانی است و هیچ چیزی بر حق نیست و هر کس قدرت داشته باشد، چنگ انداخته و سلطه می افکند. حالا کی گفته که این سلطه، باید همیشه و فقط در اختیار قشری خاص باشد؟ در این دنیای (العیاذ بالله)، بیخدا، بیمعاد، بالتبع بیقانون، فانی و بیارزش، هر کسی حق دارد که زور آزمایی و سلطه را تجربه کند.
اگر خدایی هست و معادی هست که هست و دین نیز آموزه الهی برای جهان بینی و بایدها و نبایدهای زندگی فردی و اجتماعی بشر است، و او خالق، ربّ العالمین، مالک و هادی است که چنین است، پس خدا در عرصه سیاست و حکومت کجاست؟!
آیا به قول یهودیها، یک سری خلق کرده، اما دست خودش بسته است؟ وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ؟!(سوره مائده بخشی از آیه 64) و کار سیاست و حکومت را به صهیونیستها واگذار کرده است؟!
آیا به قول مسیحیها، به زمین آمده و چون مؤمن و کافر را تشخیص نمیداد و راه و نشانی خانه یاران را نمیدانست، به سرزمین فلسطین رفت و در آنجا سکنا گزید تا قیامت برسد؟!
آیا فرمود:بخش غسل و طهارت و عبادت های شخصی مثل نماز و روزه در هر دینی با من، اما بخش حکومت و چگونگی اداره جامعه و مدیریت بشر، با فرعونها و طاغوتها؟ و فرمود: شما نیز در مقابل ظلم و جنایت هیچ نگویید و اقدامی نکنید و اگر این طرف صورتتان را سیلی زدند، طرف دیگر را بیاورید اگر مالتان را خواستند، جان را پیش کِش کنید و اگر جانتان را هدف گرفتند، نوامیس خود را تقدیم کنید؟! یا آن که برای شئون زندگی اجتماعی بشر نیز قوانین مشخص و محکمی وضع کرده است و هیچ کجا بشر را سر خود رها نکرده تا دیگران بر او خدایی کنند؟!
ﻫ)- و بعد توضیح دهند که آیا اروپاییها و امریکاییها خودشان اذعان دارند که آرامش دارند؟ و این آرامش نیز محصول کنار گذاشتن دین الهی است؟ یا یک عده که دلشان برای آنها میتپد و ولیّشان طاغوت است، در این اوهام به سر میبرند؟!
خودشان که ناراضی هستند، فریادشان از ناامنی جانی، حیثتی، شغلی و نیز بلند شده است، علت این زندگی مُرده، بی روح، نا امن، نا امیدانه و وحشیانه را نیز کنار گذاشتن معنویت بر میشمرند و مرتب به کلیسا رفته و دعا میکنند. رؤسای جمهور و مقامات لاییکشان نیز هنگام گرفتن کرسی قدرت، به انجیل قسم میخورند(ادامه دارد...)
۸۱۹
۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.