داستان زندگی اوسیم اوسیم اسمش شینوعه شینو خانوادش بخواطر
داستان زندگی اوسیم اوسیم اسمش شینوعه شینو خانوادش بخواطر موزان کشته شدن اون بخاطر انتقام از موزان تمام شیطان هایی که دید رو کشت تا این که عاشق گیو یعنی حاشیرای آب میشه و تمام تلاشش رو میکنه تا به اون برسه انقد شیطان کشت تا اون هم هاشیرا شد و ی بار گیو به ی ماموریت میره یعنی کشتن رده بالای اول اون با کلاغ ها به هاشیرا ها گفت که یکی به کمکش بره و شینو میره که کمکش کنه شینو زمانی رسید که اون داشت هنر خونیش رو نشون میداد و تا اون شیطان اومد به گیو بزنه جولش وایساد و نذاشت اون به گیو بوخوره و خودش تا صحد مرگ زخمی شد ولی اون تا جایی که تونست اون رو زد و کشتش ولی خودش زخمی شد اما دیگه همه نخواستن تا اون توی ارتش بمونه چون میترسیدن بلایی سرش بیاد ولی اون خواهش کرد که به اونوان خدمت کار کار کنه و گیو هم بسیار ازش تشکر کرد
۱.۹k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.