(هوا کم کم تاریک میشه (خوبب زمستون هوا زود تاریک میشهههه

(هوا کم کم تاریک میشه (خوبب زمستون هوا زود تاریک میشهههه نبینم ایدار بگیرید:|||))


(کوک ویدیو)


اخرین فیلم رو دیدمو خاموشش کردم بغض کرده بوم

+ببخشید یجی....منو ببخش بیبی...ولی حالا که فهمیدی من کیم...مجبورم...باید..بکشمت...

خیلی ناراحت بوم که احساس کردم یکی داره درو باز میکنه،،،فورن رفتم پشته در


کوک پشته در بود، یجی وارده اتاقش شد،،کوک فورن بایک ضربه یجی رو بیهوش میکنه و میدنش به صندلی

(کوک ویدیو)

منتظر بودم که به هوش بیاد،،،دلم نمیخاست بلای سرش بیارم اما مجبورم حتی اگه من بلای سرش نیارم اگه بابام بفهمه خودش میکشتش


یجی کم کم چشماش رو باز میکنه،،و کوک ازش دور میشه

_م...من...کجام...چه‌...اتفاقی..افتاد

بادیدنه کوک خیلی تعجب کرد

_ت...تو....اینجا...چی...کارمیکنی...
+نگرانت شدم برای همین اومدم
_واقعن؟؟؟یا نکنه اومدی جونه منو هم بگیری؟؟کسافنتتتتتتتت
+یجی...بس کن نمیخام بهت اصیب بزنم پس....
_نمیخای بهم اصیب بزنی؟؟؟هه...کسافت تو برادرمو کشتی کاری کردی که ممانم بیوفته کما...دیگع چی میخای به سرم بیارییب هانننن میخای خونه منو هم بخوری؟؟
+تو که میدونی من علاقه ای به خونه دخترا ندارم
_دستام رو باز کن عوضیییی


پارت ۲۰
دوبارههه با دوستام شرط بندی کردم
دعا کنید اینبارو نبازم🌚🗿🔪