p⁸
p⁸
با حرفای تهیونگ و بقیه بچها خیلی آروم شدم
کلاسا تموم شد
داشتم میرفتم خونه من معمولا پیاده میرم
ک یهو ی بارون شدید شروع ب باریدن کرد
بورام: الان شبیه موش آبکشیده میشم چترم ندارمممم
ک یکی چتری مشکی ای رو روی سرم گرفت
اقای جانگ بود
خواستم فرار کنم
شبیه اسکلا پام گیر کرد ب پام داشتم میوفتادم ک کیفمو کشید و افتادم توی بغلش
زود خودمو جمع و جور کردم
جیهوپ: میخوای برسونمت خونه؟!
بورام: تو منو نمیبری خونه
و فرار کردم
رسیدم خونه
نامه ی رو اپن توجهمو جلب کرد
بازش کردم و خوندم
جین:
سلام بورام چطوری
لازمه ک بگم یک الی دوهفته دیگه عروسیه
یا شایدم یک ماه معلوم نیست من تا اون موقع خونه عمو نامجون میمونم تا بتونی با آقای جانگ کنار بیای بهش گفتم اذیتت نکنه خیالت راحتـ
لازمت ک بگم درساتو بخون اکشن بازی در نیار چون زیاد فیلم میبینی
و بگم که کلی پفک توی کابینت بالای سمت راست گذاشتم
دوست دار تو بابایی✨💖
بورام: یعنی نارات نیست از دستم
به محض تموم شدن نامه صدای چرخوندن کلید اومدو......
حمایت فراموش نشه پیشولام؟! 🐱✨💖
شرطا:
لایک: ۱٠
کامنت: ۱٠
فالوور: ۲٠۲
با حرفای تهیونگ و بقیه بچها خیلی آروم شدم
کلاسا تموم شد
داشتم میرفتم خونه من معمولا پیاده میرم
ک یهو ی بارون شدید شروع ب باریدن کرد
بورام: الان شبیه موش آبکشیده میشم چترم ندارمممم
ک یکی چتری مشکی ای رو روی سرم گرفت
اقای جانگ بود
خواستم فرار کنم
شبیه اسکلا پام گیر کرد ب پام داشتم میوفتادم ک کیفمو کشید و افتادم توی بغلش
زود خودمو جمع و جور کردم
جیهوپ: میخوای برسونمت خونه؟!
بورام: تو منو نمیبری خونه
و فرار کردم
رسیدم خونه
نامه ی رو اپن توجهمو جلب کرد
بازش کردم و خوندم
جین:
سلام بورام چطوری
لازمه ک بگم یک الی دوهفته دیگه عروسیه
یا شایدم یک ماه معلوم نیست من تا اون موقع خونه عمو نامجون میمونم تا بتونی با آقای جانگ کنار بیای بهش گفتم اذیتت نکنه خیالت راحتـ
لازمت ک بگم درساتو بخون اکشن بازی در نیار چون زیاد فیلم میبینی
و بگم که کلی پفک توی کابینت بالای سمت راست گذاشتم
دوست دار تو بابایی✨💖
بورام: یعنی نارات نیست از دستم
به محض تموم شدن نامه صدای چرخوندن کلید اومدو......
حمایت فراموش نشه پیشولام؟! 🐱✨💖
شرطا:
لایک: ۱٠
کامنت: ۱٠
فالوور: ۲٠۲
۴.۶k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.