اسم وانشت : صورت من متعلق به توست
اسم وانشت : #صورت_من_متعلق_به_توست
#پارت_1
❴ کوک_ ا/ت راوی= ❵
های من لی ا/ت هستم و اوضاع مالیم خیلی داغونه باید دنبال کار بگردم
داشتم توی اگهی های کمپانی ها یا هرجا که میکاپ ارتیست بخوان میگشتم که چشمم به یه اگهی خورد که نوشته بود
(نوشته👇🏿)
مافیای بزرگ جعون جونگ کوک که سال هاست صورتشو از همه قایم کرده و یک میکاپ ارتیست شخصی داشت که توی یک اتفاق جونش رو از دست داده و نیتز به یک میکاپ ارتیست داره)
(یه لحضه... من نمیتونم بخواطر اینکه اون مافیاست از گشنگی بمیرم نباید این شانس خوب رو از دست بدم باید از این بی پولی و نداری در بیام)
=ا/ت رفت از توی اینترنت شماره مدیر برنامه های کوک رو بردات و بهش رنگ زد که ادرس عمارت کوک رو بفرسته و فرستاد )
رفتم سراغ کمدم و لباسمو عوض کردم رفتم ادرس رو دیدم حرکت کردم به سمت عمارت کوک)
=ویو وقتی که ا/ت رسید عمارت کوک )
(درو زدم و خدمتکار درو باز کرد گفت برم تو اتاق کار منتظر مستر جعون باشم... اصلا تمرکز نداشتم.. نشسته بودم رو مبل و منتظر بودم که در باز شد یه نفر ک روی صورتش نقاب بود با یه بادیگارد اومد داخل.. بدون نگاه کردن بهم رفت روی صندلی مدیریت نشست بادیگاردشم دم در ایستاد)
_(بدون نگاه کردن بهش رفتمو روی صندلیم نشستم.. وقتی نشستم بهش نگاه کردم... زیادی ترسو کوچولوعه)
(بهم خیره شده بود .. از استرس حتی نمیتونستم حرف بزنم)
_سلام(سرد)
سـ سلـ... سلام (چم شدههه)
_چته چرا اینقد استرس داری(پوزخند)
خـ خب
_لازم نیس توضیح بدی.. تو مدرک میکاپ آرتیسیت داری؟
بله
_چه عجب تونستی درست حرف بزنی
(خجالت)
_خب... من به یه میکاپ آرتیستی نیاز دارم که بتونه خوب صورتمو گیریم کنه.. دوس ندارم بقیه قیافه مو ببینن..
بله... اگه میتونم براتون یه گریم انجام بدم که کارمو ببینین.. اگ خوشتون اومد میتونم کارمو شروع کنم
_منطقیه.. ولی اگ خوشم نیومد اون موقع تو صورتمو دیدی.. و من از این خوشم نمیاد
خب.. میتونیم یکی دیگه رو بیاریم که صورتشو گریم کنم
_کی؟
(نگاه هردمون ناخودآگاه به بادیگارد جلو در رفت)
(بادیگارد~)
~قـ..قربان
_نگران نباش زود تموم میشه(خنده از اون خرگوشیا)
(لبخند) ............ادامه دارد
یوری🦋
#پارت_1
❴ کوک_ ا/ت راوی= ❵
های من لی ا/ت هستم و اوضاع مالیم خیلی داغونه باید دنبال کار بگردم
داشتم توی اگهی های کمپانی ها یا هرجا که میکاپ ارتیست بخوان میگشتم که چشمم به یه اگهی خورد که نوشته بود
(نوشته👇🏿)
مافیای بزرگ جعون جونگ کوک که سال هاست صورتشو از همه قایم کرده و یک میکاپ ارتیست شخصی داشت که توی یک اتفاق جونش رو از دست داده و نیتز به یک میکاپ ارتیست داره)
(یه لحضه... من نمیتونم بخواطر اینکه اون مافیاست از گشنگی بمیرم نباید این شانس خوب رو از دست بدم باید از این بی پولی و نداری در بیام)
=ا/ت رفت از توی اینترنت شماره مدیر برنامه های کوک رو بردات و بهش رنگ زد که ادرس عمارت کوک رو بفرسته و فرستاد )
رفتم سراغ کمدم و لباسمو عوض کردم رفتم ادرس رو دیدم حرکت کردم به سمت عمارت کوک)
=ویو وقتی که ا/ت رسید عمارت کوک )
(درو زدم و خدمتکار درو باز کرد گفت برم تو اتاق کار منتظر مستر جعون باشم... اصلا تمرکز نداشتم.. نشسته بودم رو مبل و منتظر بودم که در باز شد یه نفر ک روی صورتش نقاب بود با یه بادیگارد اومد داخل.. بدون نگاه کردن بهم رفت روی صندلی مدیریت نشست بادیگاردشم دم در ایستاد)
_(بدون نگاه کردن بهش رفتمو روی صندلیم نشستم.. وقتی نشستم بهش نگاه کردم... زیادی ترسو کوچولوعه)
(بهم خیره شده بود .. از استرس حتی نمیتونستم حرف بزنم)
_سلام(سرد)
سـ سلـ... سلام (چم شدههه)
_چته چرا اینقد استرس داری(پوزخند)
خـ خب
_لازم نیس توضیح بدی.. تو مدرک میکاپ آرتیسیت داری؟
بله
_چه عجب تونستی درست حرف بزنی
(خجالت)
_خب... من به یه میکاپ آرتیستی نیاز دارم که بتونه خوب صورتمو گیریم کنه.. دوس ندارم بقیه قیافه مو ببینن..
بله... اگه میتونم براتون یه گریم انجام بدم که کارمو ببینین.. اگ خوشتون اومد میتونم کارمو شروع کنم
_منطقیه.. ولی اگ خوشم نیومد اون موقع تو صورتمو دیدی.. و من از این خوشم نمیاد
خب.. میتونیم یکی دیگه رو بیاریم که صورتشو گریم کنم
_کی؟
(نگاه هردمون ناخودآگاه به بادیگارد جلو در رفت)
(بادیگارد~)
~قـ..قربان
_نگران نباش زود تموم میشه(خنده از اون خرگوشیا)
(لبخند) ............ادامه دارد
یوری🦋
۴.۱k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.