𝒔𝒄𝒆𝒏𝒂𝒓𝒊𝒐
𝒔𝒄𝒆𝒏𝒂𝒓𝒊𝒐
* وقتی برای اولین بار همو میبوسید *
نامجون:
توی مدرسه بودید. چراغا به علت رفتن برق خاموش شده بودن نامجون سال اخری و ا.ت اولین سالش توی این مدرسه بود به همین دلیل ا.ت اصلا نامجونو نه دیده بود و نه صداشو شنیده بود نامجون هم که اینو می دونست تا جایی که زور در توانش داشت لبای شکلاتی ا.ت میبوسه و بعد برق ها در بدترین موقعیت میان و همه شاهد اولین کیس این دو زوج بودن
و این بود از اولین بوسه در عمق تاریکی.
___________________________________________
جین: جین کمر ا.ت میگیره و به خودش نزدیک میکنه
با یک جمله به لبای ا.ت حجوم میاره
داغی خاصی روی لبای جین و ا.ت بود انگار سال ها غذا نخورده بودن در همون حین کارگردان این سکانس فوق العاده رو کات میکنه
این اولین بوسه ا.ت و جین بود اونا از حس هم خبر نداشتن ولی شاید در آینده همه چیز فرق کنه...
___________________________________________
شوگا: ایشون خیلی عادی یه روز ا.ت توی خیابون میبینه و مث هیچ رمان عاشقانه ای یا فیلمی بدون هیچ مقدمه ای به سمت ا.ت میره و میگه خانم من تشنمه شما اب دارین... فک کنم اب ندارین ولی لب دارین ؟ مخ ا.ت که خیلی وقته زده شده خودش به سمت لبای شوگا میره و با لباش اونو سیراب میکنه
مخ زدنو از شوگا یاد بگیرید
___________________________________________
جیهوپ: ایشون ساعت ها با خودش تمرین کرده بود از فیلما از رمان ها از خیلی چیز های مختلف کمک گرفته بود حین فیلم دیدن با ا.ت به سمت لبای ا.ت میره ا.ت خودشو عقب میکشه و...
ا.ت: هوپی چی..چیکار میکنی من تورو برادر خودم میدونم
جیهوپ: اما
ا.ت: تازه خیلی وقت هم هست با سوهو قرار میزارم
قلب جیهوپ که شکست ولی غرور خورد شدش از اون بدتر بود
___________________________________________
جیمین: جیمین با ا.ت خیلی شوخی میکرد تا یه مدت اونو به چشم دوست میدید ولی فقد تا یه مدت
جیمین توی نگاهش همیشه لاس زدن بود و اگه لاس میزد کلا چیز عادی بود و ا.ت اونو به چشم یه شوخی میدید البته قبل از اولین بوسه... و چیزی که مدت ها توی دل این دوتا مونده بود
___________________________________________
تهیونگ: ایشون همیشه روحیه کلاسیک خودشو حفظ میکنه و این سری هم قصری با وایب قهوه و بوی کتاب نو اجاره کرده بود فقد برای یه اعتراف ا.ت با وارد شدن به اون قصر به بهونه عکاسی برای پروژه با اولین بوسه عمرش مواجع شد بوسه ای با طمع نسکافه...
البته این بوسه تا جایی خوب بود که پدر تهیونگ وارد قصر نشده بود
___________________________________________
جونگکوک کامنت
#سناریو_بی_تی_اس
* وقتی برای اولین بار همو میبوسید *
نامجون:
توی مدرسه بودید. چراغا به علت رفتن برق خاموش شده بودن نامجون سال اخری و ا.ت اولین سالش توی این مدرسه بود به همین دلیل ا.ت اصلا نامجونو نه دیده بود و نه صداشو شنیده بود نامجون هم که اینو می دونست تا جایی که زور در توانش داشت لبای شکلاتی ا.ت میبوسه و بعد برق ها در بدترین موقعیت میان و همه شاهد اولین کیس این دو زوج بودن
و این بود از اولین بوسه در عمق تاریکی.
___________________________________________
جین: جین کمر ا.ت میگیره و به خودش نزدیک میکنه
با یک جمله به لبای ا.ت حجوم میاره
داغی خاصی روی لبای جین و ا.ت بود انگار سال ها غذا نخورده بودن در همون حین کارگردان این سکانس فوق العاده رو کات میکنه
این اولین بوسه ا.ت و جین بود اونا از حس هم خبر نداشتن ولی شاید در آینده همه چیز فرق کنه...
___________________________________________
شوگا: ایشون خیلی عادی یه روز ا.ت توی خیابون میبینه و مث هیچ رمان عاشقانه ای یا فیلمی بدون هیچ مقدمه ای به سمت ا.ت میره و میگه خانم من تشنمه شما اب دارین... فک کنم اب ندارین ولی لب دارین ؟ مخ ا.ت که خیلی وقته زده شده خودش به سمت لبای شوگا میره و با لباش اونو سیراب میکنه
مخ زدنو از شوگا یاد بگیرید
___________________________________________
جیهوپ: ایشون ساعت ها با خودش تمرین کرده بود از فیلما از رمان ها از خیلی چیز های مختلف کمک گرفته بود حین فیلم دیدن با ا.ت به سمت لبای ا.ت میره ا.ت خودشو عقب میکشه و...
ا.ت: هوپی چی..چیکار میکنی من تورو برادر خودم میدونم
جیهوپ: اما
ا.ت: تازه خیلی وقت هم هست با سوهو قرار میزارم
قلب جیهوپ که شکست ولی غرور خورد شدش از اون بدتر بود
___________________________________________
جیمین: جیمین با ا.ت خیلی شوخی میکرد تا یه مدت اونو به چشم دوست میدید ولی فقد تا یه مدت
جیمین توی نگاهش همیشه لاس زدن بود و اگه لاس میزد کلا چیز عادی بود و ا.ت اونو به چشم یه شوخی میدید البته قبل از اولین بوسه... و چیزی که مدت ها توی دل این دوتا مونده بود
___________________________________________
تهیونگ: ایشون همیشه روحیه کلاسیک خودشو حفظ میکنه و این سری هم قصری با وایب قهوه و بوی کتاب نو اجاره کرده بود فقد برای یه اعتراف ا.ت با وارد شدن به اون قصر به بهونه عکاسی برای پروژه با اولین بوسه عمرش مواجع شد بوسه ای با طمع نسکافه...
البته این بوسه تا جایی خوب بود که پدر تهیونگ وارد قصر نشده بود
___________________________________________
جونگکوک کامنت
#سناریو_بی_تی_اس
۴.۲k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.