دختر کوچولو شرور من
دختر کوچولو شرور من
p: 3
*ویو ا/ت*
باهاش رفتم خونش یه اتاق بهم نشون داد درسمو خوندم شب رفتم شام خوردم و ازشون تشکر کردم رفتم خوابیدم و تو اون دنیای کوفتی گیر کردم سعی میکردم بیدارشم ولی نمیشد
_ا/ت از اینجا برو
+ولی.... تو اخه...
_گفتم... برو
•واو جناب کیم رو یکی حساس شد نظرت چی جلوت بکشمش؟
_جانگ... دستت بهش بخوره خودم میکشمت
+هی ا/ت فرار نکن
+ولی من
+باهاش کنار بیا
+نمیتونم
_ا/ت هیچوقت تو جنگل نیا
+ا/ت بهش گوش نکن تو بیاد نجاتش بدی
+باشه
+قول بده
+قول میدم
*ویو ا/ت*
محکم خودمو زدم به یکی از درختا و انقدر زدم بهش که شکست و بیدار شدم افتاده بودم ساعتو نگا کردم ساعت 4صبح بود بلند شدم رفتم جلویی اینه و با تیغ رگ دستمو زدم که امد
+هی دختر چرا انقدر مزاحم میشی
+کمکم کن
+چیزی شده
+تهیونگ دنیات.... حالش خوبه
+تا زمانی که مال من خوب باشه مال توهم خوبه
+تو خواب من بودی
+اره.... ا/ت ازش فرار نکن باهاش کنار بیا
+نمیشه تو درک نمیکنی
+من همزادتم همه چیزی تو درک میکنی منم درک میکنم
p: 3
*ویو ا/ت*
باهاش رفتم خونش یه اتاق بهم نشون داد درسمو خوندم شب رفتم شام خوردم و ازشون تشکر کردم رفتم خوابیدم و تو اون دنیای کوفتی گیر کردم سعی میکردم بیدارشم ولی نمیشد
_ا/ت از اینجا برو
+ولی.... تو اخه...
_گفتم... برو
•واو جناب کیم رو یکی حساس شد نظرت چی جلوت بکشمش؟
_جانگ... دستت بهش بخوره خودم میکشمت
+هی ا/ت فرار نکن
+ولی من
+باهاش کنار بیا
+نمیتونم
_ا/ت هیچوقت تو جنگل نیا
+ا/ت بهش گوش نکن تو بیاد نجاتش بدی
+باشه
+قول بده
+قول میدم
*ویو ا/ت*
محکم خودمو زدم به یکی از درختا و انقدر زدم بهش که شکست و بیدار شدم افتاده بودم ساعتو نگا کردم ساعت 4صبح بود بلند شدم رفتم جلویی اینه و با تیغ رگ دستمو زدم که امد
+هی دختر چرا انقدر مزاحم میشی
+کمکم کن
+چیزی شده
+تهیونگ دنیات.... حالش خوبه
+تا زمانی که مال من خوب باشه مال توهم خوبه
+تو خواب من بودی
+اره.... ا/ت ازش فرار نکن باهاش کنار بیا
+نمیشه تو درک نمیکنی
+من همزادتم همه چیزی تو درک میکنی منم درک میکنم
۵.۷k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.