دختر کوچولو شرور من
دختر کوچولو شرور من
p: 4
+میدونی من باید برم
+باشه خدافظ
*ویو ا/ت*
رفتم یونیفرم مدرسه رو پوشیدم رفتم پایین سر میز نشستم و اروم شروع کردم به خوردن تهیونگ گفت
_رگتو زدی
+ها؟
_رگ دستتو زدی
+نه این چیزه مهم نیست
_دیگه نبینم.. اها ا/ت من دارم تو جنگل.... برای تحویل گرفتن اسحله ها تا یه هفته دیگه برمیگردم
+ها؟ باشه
*ویو ا/ت*
رفتم مدرسه نشستم سرجام همش فکرم دگیر بود
اجازه گرفتم رفتم دستشویی تیغ در اوردم و رگمو زدم همزادم با نگرانی گفت
+ا/ت... با تهیونگ برو
+ولی اون رفته
+تهیونگ دنیام داره میمیره
+یعنی چی
+یعنی داره میمیره باید کمکش کنی
+من تنهایی نمیتونم
+من کمکت میکنم
*ویو ا/ت*
دستمو به اینه دراز کردم مثل اب دستمو گرفت و امد بیرون با هزار بدبختی از مدرسه فرار کردیم از در پشتی رفتیم تو حیاط و اتاقم لباسامو عوض کردم رفتم تو اتاق تهیونگ چون تنها جایی بود که به در پشتی نزدیک بود خواستم از پنجره برم دوتا اسحله دیدم برداشتم دامش به همزادم رفتیم جنگل....
....
p: 4
+میدونی من باید برم
+باشه خدافظ
*ویو ا/ت*
رفتم یونیفرم مدرسه رو پوشیدم رفتم پایین سر میز نشستم و اروم شروع کردم به خوردن تهیونگ گفت
_رگتو زدی
+ها؟
_رگ دستتو زدی
+نه این چیزه مهم نیست
_دیگه نبینم.. اها ا/ت من دارم تو جنگل.... برای تحویل گرفتن اسحله ها تا یه هفته دیگه برمیگردم
+ها؟ باشه
*ویو ا/ت*
رفتم مدرسه نشستم سرجام همش فکرم دگیر بود
اجازه گرفتم رفتم دستشویی تیغ در اوردم و رگمو زدم همزادم با نگرانی گفت
+ا/ت... با تهیونگ برو
+ولی اون رفته
+تهیونگ دنیام داره میمیره
+یعنی چی
+یعنی داره میمیره باید کمکش کنی
+من تنهایی نمیتونم
+من کمکت میکنم
*ویو ا/ت*
دستمو به اینه دراز کردم مثل اب دستمو گرفت و امد بیرون با هزار بدبختی از مدرسه فرار کردیم از در پشتی رفتیم تو حیاط و اتاقم لباسامو عوض کردم رفتم تو اتاق تهیونگ چون تنها جایی بود که به در پشتی نزدیک بود خواستم از پنجره برم دوتا اسحله دیدم برداشتم دامش به همزادم رفتیم جنگل....
....
۲.۴k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.