𝚙𝚊𝚛𝚝⁶
𝚙𝚊𝚛𝚝⁶
ا.ت. چشم باباااا
شوگا. ازت سوال میپرسم
ا.ت. باشه
کلی ازم سوال پرسید همه رو بلد بودم به جز اخری که....
زد تو گوشم و پرت شدم رو زمین
شوگا. چرا درساتو نمیخونیییییی؟(عربده)
ا.ت. بابا هق غلط کردم...هق
شوگا. از این کلمه ۶۰ بار مینویسی تا دستات تاول بزنه برو گمشو تو اتاقت نبینمت.
رفتم تو اتاقم و نشستم و نوشتم همینطوری که داشتم مینوشتم دونه های اشکم رو دفتر میریخت
.......(نیم ساعت بعد)
داشتم مینوشتم و گریه میکردم که بابا اومد تو اتاق
شوگا. نوشتی؟(عصبی)
ا.ت. دد....دارم مینويسم
شوگا. بده به من کافیه
ا.ت. بیا
شوگا. اشکاتو پاک کن و بیا شام بخور
ا.ت. چشم
اشکام رو پاک کردم و رفتم سر میز شام
شوگا. بیا رو پاهام بشین
ا.ت. بابا چرا من باید رو پاهات بشینم؟
شوگا. چون هرچی که من میگم باید گوش بدی
ا.ت. باشه
شامم رو خوردم و مسواک زدم و رفتم تو اتاقم
شوگا ویو
ا.ت رفت تو اتاق خودش منم رفتم تو اتاق خودم ولی بدون اون خوابم نمیبره رفتم تو اتاقش که دیدم داره گریه میکنه
شوگا. چته چرا گریه میکنی؟
ا.ت. من بدون تو خوابم نمیبره
شوگا. خیلی خب بلند شو بیا پیشه من بخواب
ا.ت. باشه
ا.ت ویو
رفتم رو تخت دراز کشیدم و بابا یونگی رو محکم بقل کردم
شوگا. خفم کردی دختر
ا.ت. ببخشید(خنده)
ا.ت. بابا
شوگا. هوم؟
ا.ت. اگه من یه روزی با یه پسر رل بزنم چیکار میکنی؟
شوگا. اول تورو قیمه قیمه میکنم بعد اون پسره رو کفن میکنم
ا.ت. وای
شوگا. ترسیدی؟
ا.ت. اره
شوگا. ولش کن بگیر بخواب فردا باید زود بیدار شی
ا.ت. باشه بابا شب بخیر
(فردا )
شوگا. ا.ت بلند شوووووو(داد)
ا.ت. یا خدا باشه بیدار شدم
طبق معمول کارای که باید انجام میدادم رو انجام دادم و رفتم رو پاهای بابا نشستم و صبحانه خوردم
شوگا. من امروز تورو نمیبرم چون کار دارم باید برم به شرکتم برای همین راننده تورو میبره
ا.ت. باشه
صبحانم رو خوردم و از بابا خدافظی کردم و رفتم مدرسه ....
و....
ا.ت. چشم باباااا
شوگا. ازت سوال میپرسم
ا.ت. باشه
کلی ازم سوال پرسید همه رو بلد بودم به جز اخری که....
زد تو گوشم و پرت شدم رو زمین
شوگا. چرا درساتو نمیخونیییییی؟(عربده)
ا.ت. بابا هق غلط کردم...هق
شوگا. از این کلمه ۶۰ بار مینویسی تا دستات تاول بزنه برو گمشو تو اتاقت نبینمت.
رفتم تو اتاقم و نشستم و نوشتم همینطوری که داشتم مینوشتم دونه های اشکم رو دفتر میریخت
.......(نیم ساعت بعد)
داشتم مینوشتم و گریه میکردم که بابا اومد تو اتاق
شوگا. نوشتی؟(عصبی)
ا.ت. دد....دارم مینويسم
شوگا. بده به من کافیه
ا.ت. بیا
شوگا. اشکاتو پاک کن و بیا شام بخور
ا.ت. چشم
اشکام رو پاک کردم و رفتم سر میز شام
شوگا. بیا رو پاهام بشین
ا.ت. بابا چرا من باید رو پاهات بشینم؟
شوگا. چون هرچی که من میگم باید گوش بدی
ا.ت. باشه
شامم رو خوردم و مسواک زدم و رفتم تو اتاقم
شوگا ویو
ا.ت رفت تو اتاق خودش منم رفتم تو اتاق خودم ولی بدون اون خوابم نمیبره رفتم تو اتاقش که دیدم داره گریه میکنه
شوگا. چته چرا گریه میکنی؟
ا.ت. من بدون تو خوابم نمیبره
شوگا. خیلی خب بلند شو بیا پیشه من بخواب
ا.ت. باشه
ا.ت ویو
رفتم رو تخت دراز کشیدم و بابا یونگی رو محکم بقل کردم
شوگا. خفم کردی دختر
ا.ت. ببخشید(خنده)
ا.ت. بابا
شوگا. هوم؟
ا.ت. اگه من یه روزی با یه پسر رل بزنم چیکار میکنی؟
شوگا. اول تورو قیمه قیمه میکنم بعد اون پسره رو کفن میکنم
ا.ت. وای
شوگا. ترسیدی؟
ا.ت. اره
شوگا. ولش کن بگیر بخواب فردا باید زود بیدار شی
ا.ت. باشه بابا شب بخیر
(فردا )
شوگا. ا.ت بلند شوووووو(داد)
ا.ت. یا خدا باشه بیدار شدم
طبق معمول کارای که باید انجام میدادم رو انجام دادم و رفتم رو پاهای بابا نشستم و صبحانه خوردم
شوگا. من امروز تورو نمیبرم چون کار دارم باید برم به شرکتم برای همین راننده تورو میبره
ا.ت. باشه
صبحانم رو خوردم و از بابا خدافظی کردم و رفتم مدرسه ....
و....
۲.۶k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.