پارت 8
نامجون: بگزریم راستی تهیونگ شنیدم مامان بابات برات عمارت ساختن
_ ارهساختن که ازدواج کردم برم اونجا
بنگچان: پس ما میریم فردا برای تمرین میبینیمتون
یونجون: ماهم میریم
_جریان چیه
نامجون: قرار شده فردا تی اکس تی و استری کیدز باهم بیان تا باهاشون تمرین کنیم و راهنماییشون کنیم
_ من خودم یکی باید راهنماییم کنه
جونگ کوک: توهم بیا اموزش ببین
_ بچه ها من میرم خونه اگه کاری ندارین
همه: برو
ویو تهیونگ
رفتم به سمت خونه و دیدم یوری خوابه منم لباسام و عوض کردم و خوابیدم کنارش
فردا
ویو یوری
از خواب بلند شدم دیدم تهیونگ کنارم خوابه
بلند شدم رفتم دستشویی کارای لازم و کردم و صبحانه درست کردم
ساعت هشت بود تهیونگ همیشه ساعت هفت بیدار میشد ولی این دفع هنوز بیدار نشده بود فک کردم چون خسته بوده
یادش رفته ساعت کوک کنه
تا بیدار شه
رفتم بیدارش کنم
+تهیونگ نمیخوای بیدار شی ساعت هشته
_چی (خواب آلود)
+تهیونگ دارم میگم ساعت هشته بلند شو
_ وای نههه دیرم شد امروز نباید دیر برسم
تهیونگ سریع بلند شد رفت دستشویی و لباسش و پوشید براش یه کم خوراکی اماده کرده بودم
فک نکنم اونجا
چیزی بخوره گذاشتم تو کیفش
_ صبحانه چیزی داریم؟
+اره بیا درست کردم رو میزه
تهیونگ سریع صبحانش و خورد و بیرون رفت
منم ظهر میرفتم یه چند تا لباس بگیرم
چون همش لباسای خیلی باز میپوشیدم هیچی نداشتم دیگه
ویو تهیونگ.........
(منتظر پارت بعد باشین)
_ ارهساختن که ازدواج کردم برم اونجا
بنگچان: پس ما میریم فردا برای تمرین میبینیمتون
یونجون: ماهم میریم
_جریان چیه
نامجون: قرار شده فردا تی اکس تی و استری کیدز باهم بیان تا باهاشون تمرین کنیم و راهنماییشون کنیم
_ من خودم یکی باید راهنماییم کنه
جونگ کوک: توهم بیا اموزش ببین
_ بچه ها من میرم خونه اگه کاری ندارین
همه: برو
ویو تهیونگ
رفتم به سمت خونه و دیدم یوری خوابه منم لباسام و عوض کردم و خوابیدم کنارش
فردا
ویو یوری
از خواب بلند شدم دیدم تهیونگ کنارم خوابه
بلند شدم رفتم دستشویی کارای لازم و کردم و صبحانه درست کردم
ساعت هشت بود تهیونگ همیشه ساعت هفت بیدار میشد ولی این دفع هنوز بیدار نشده بود فک کردم چون خسته بوده
یادش رفته ساعت کوک کنه
تا بیدار شه
رفتم بیدارش کنم
+تهیونگ نمیخوای بیدار شی ساعت هشته
_چی (خواب آلود)
+تهیونگ دارم میگم ساعت هشته بلند شو
_ وای نههه دیرم شد امروز نباید دیر برسم
تهیونگ سریع بلند شد رفت دستشویی و لباسش و پوشید براش یه کم خوراکی اماده کرده بودم
فک نکنم اونجا
چیزی بخوره گذاشتم تو کیفش
_ صبحانه چیزی داریم؟
+اره بیا درست کردم رو میزه
تهیونگ سریع صبحانش و خورد و بیرون رفت
منم ظهر میرفتم یه چند تا لباس بگیرم
چون همش لباسای خیلی باز میپوشیدم هیچی نداشتم دیگه
ویو تهیونگ.........
(منتظر پارت بعد باشین)
۲.۱k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.