پارت 9
ویو تهیونگ
وارت دکمپانی شدم رفتم سمت اتاق تمرین خیلی دیر کرده بودم حدود یه ساعت
درو باز کردم
دیدم همه هستن فقط من نبودم
_بچه ها ببخشید دیر کردم (نفس زنان)
جیهوپ: مثلاً قرار بود زود بیای ها
_ ساعت هشت تازه بیدار شدم
نامجون: اشکال نداره بیا شروع کن
رفتم داشتیم تمرین میکردیم هر جایی که از دنس و اشتباه میرفتیم و جیهوپ بهمون میگفت
منم داشتم یهشون کمک میکردم
ویو یوری آماده شدم پیاده رفتم به سمت فروشگاه لباسی که تقریبا نزدیک خونمون بود
یه چند تا لباس بیرونی
لباس برای پارتی
لباس خونگی
لباس خواب
لباس زیر
و وسایل دیگه ایکه نیاز داشتم و گرفتم رفتم چند تا لوازم آرایشی گرفتم
مثل زد آفتاب و آبرسان و کانسیلر و اینا
حساب کردم و رفتم
سمت خونه
وارت خونه شدم
لباسا و
وسایلم و تو کمد چیدم
لباسام و عوض کردم
یه نودل فوری درست کردم و خوردم
دوباره به سمت تخت رفتم و خوابیدم
جدیدا خوابم بهم ریخته
حتی زیادم میخوابم
ویو تهیونگ
تمرینمون تموم شد یکی یکی لباسامون و عوض کردیم
نشستیم تا حرف بزنیم
منیجر من اومد تو اتاق و مانع حرف زدنمون شد
منیجر: اقای کیم میخواستم بگم مادرتون این و براتون فرستاده
_ ممنون میتونی بری
جعبرو از دستش گرفتم
جین: یعنی چی توشه
شوگا: مامانش به جز خوراکی چیز دیگه ای میفرسته
در جعبرو باز کردم که......
وارت دکمپانی شدم رفتم سمت اتاق تمرین خیلی دیر کرده بودم حدود یه ساعت
درو باز کردم
دیدم همه هستن فقط من نبودم
_بچه ها ببخشید دیر کردم (نفس زنان)
جیهوپ: مثلاً قرار بود زود بیای ها
_ ساعت هشت تازه بیدار شدم
نامجون: اشکال نداره بیا شروع کن
رفتم داشتیم تمرین میکردیم هر جایی که از دنس و اشتباه میرفتیم و جیهوپ بهمون میگفت
منم داشتم یهشون کمک میکردم
ویو یوری آماده شدم پیاده رفتم به سمت فروشگاه لباسی که تقریبا نزدیک خونمون بود
یه چند تا لباس بیرونی
لباس برای پارتی
لباس خونگی
لباس خواب
لباس زیر
و وسایل دیگه ایکه نیاز داشتم و گرفتم رفتم چند تا لوازم آرایشی گرفتم
مثل زد آفتاب و آبرسان و کانسیلر و اینا
حساب کردم و رفتم
سمت خونه
وارت خونه شدم
لباسا و
وسایلم و تو کمد چیدم
لباسام و عوض کردم
یه نودل فوری درست کردم و خوردم
دوباره به سمت تخت رفتم و خوابیدم
جدیدا خوابم بهم ریخته
حتی زیادم میخوابم
ویو تهیونگ
تمرینمون تموم شد یکی یکی لباسامون و عوض کردیم
نشستیم تا حرف بزنیم
منیجر من اومد تو اتاق و مانع حرف زدنمون شد
منیجر: اقای کیم میخواستم بگم مادرتون این و براتون فرستاده
_ ممنون میتونی بری
جعبرو از دستش گرفتم
جین: یعنی چی توشه
شوگا: مامانش به جز خوراکی چیز دیگه ای میفرسته
در جعبرو باز کردم که......
۳.۱k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.