پارت ۲
صبح شد
ویو هیونجین:
از خواب بیدار شدم ساعت ۹ صبح بود صبحانه خوردم یه دوش گرفتم و پیش به سوی خرید های امروز
چون رنگ مورد علاقه ی ا.ت بنفش بود تصمیم گرفتم بادکنک های بنفش بخرم و خواستم تم رستوران رو کلا بنفش کنم
بعد رفتم رستورانی که اجاره کردم وارد رستوران شدم همه جا برق می زد انگار که کارکنها کارشون رو خوب انجام دادن بعد شروع به تزیین کردن شدم
ویو ا.ت :
ساعت ۱۰ از خواب بیدار شدم یه دوش گرفتم و صبحانه خوردم بعد رفتم اتاقم ببینم واسه امروز چی بپوشم خیلی ذوق داشتم
کمدام رو باز کردم و اتاقم رو لباس خونه کردم😑 هیچزه خوب برای پوشیدن پیدا نکردم😑 ولی یه دفعه یادم افتاد یه لباس مشکی کوتاه دارم و فکر کنم مناسب بود
ساعت ۶ و نیم عصر : رفتم لباس مشکیم رو پوشیدم و یه کفش مشکی بلند (کلا همه چیش سیاه شده بود) ادکلن مورد علاقم رو زدم خیلی استرس داشتم
ویو هیونجین :
ساعت ۶ و نیم بود توی رستوران یه پیانو بود و بله اونم اجاره کرده بودم همه جا کلا بنفش شده بود
ویو ا.ت :
ساعت ۷ بود ماشینم رو کنار رستورانی که هیون گفته بود پارک کردم از ماشین پیاده شدم ضربان قلبم تند تند میزد
نزدیک رستوران شدم و در شو بار کردم با دیدن صحنه ای که دیدم تعجب کردم
همه جا با گل شمع بادکنک بنفش تزینن شده بود مه بنفش رنگ نمیزاشت هیچ جارو ببینم و صدای یه پیانوی ارامش بخشی نظر منو به خودش جلب کرد
رفتم جلو و با دیدن هیونجین که داشت پیانو میزد قلبم تندتند زد
💜💜💜💜
مطمئنم با خودتو میگین پس اونیکی نقش ها چی
فعلا اونا تویه یه چند تا پارت نیستن
ویو هیونجین:
از خواب بیدار شدم ساعت ۹ صبح بود صبحانه خوردم یه دوش گرفتم و پیش به سوی خرید های امروز
چون رنگ مورد علاقه ی ا.ت بنفش بود تصمیم گرفتم بادکنک های بنفش بخرم و خواستم تم رستوران رو کلا بنفش کنم
بعد رفتم رستورانی که اجاره کردم وارد رستوران شدم همه جا برق می زد انگار که کارکنها کارشون رو خوب انجام دادن بعد شروع به تزیین کردن شدم
ویو ا.ت :
ساعت ۱۰ از خواب بیدار شدم یه دوش گرفتم و صبحانه خوردم بعد رفتم اتاقم ببینم واسه امروز چی بپوشم خیلی ذوق داشتم
کمدام رو باز کردم و اتاقم رو لباس خونه کردم😑 هیچزه خوب برای پوشیدن پیدا نکردم😑 ولی یه دفعه یادم افتاد یه لباس مشکی کوتاه دارم و فکر کنم مناسب بود
ساعت ۶ و نیم عصر : رفتم لباس مشکیم رو پوشیدم و یه کفش مشکی بلند (کلا همه چیش سیاه شده بود) ادکلن مورد علاقم رو زدم خیلی استرس داشتم
ویو هیونجین :
ساعت ۶ و نیم بود توی رستوران یه پیانو بود و بله اونم اجاره کرده بودم همه جا کلا بنفش شده بود
ویو ا.ت :
ساعت ۷ بود ماشینم رو کنار رستورانی که هیون گفته بود پارک کردم از ماشین پیاده شدم ضربان قلبم تند تند میزد
نزدیک رستوران شدم و در شو بار کردم با دیدن صحنه ای که دیدم تعجب کردم
همه جا با گل شمع بادکنک بنفش تزینن شده بود مه بنفش رنگ نمیزاشت هیچ جارو ببینم و صدای یه پیانوی ارامش بخشی نظر منو به خودش جلب کرد
رفتم جلو و با دیدن هیونجین که داشت پیانو میزد قلبم تندتند زد
💜💜💜💜
مطمئنم با خودتو میگین پس اونیکی نقش ها چی
فعلا اونا تویه یه چند تا پارت نیستن
۱.۸k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.