۱۰
مطلب
۳۷
دنبال کننده
۳۷۶
دنبال شونده
دیر گاهی بود فکرم مرده بود
در سکوت خویش خوابم برده بود
چشمم از خواب جنون پف کرده بود
روحم احساس تاسف کرده بود
خیمه در خاموشی شب داشتم
از هجوم هرم غم تب داشتم
آمدی شب را پراندی از سرم
فرصت پرواز دادی بر پرم