یه تن خونی بود تو برفا از تو!
سرما،برف،خونه،تاریکی،تنهایی، عشق .
شب های بدرد شاید باورت نشه ولی من دردی ندارم
اوه
{عشق بی انتها تنهایی}
{عشق تاریک عشق تاریک}
درکی ندارم
عشق تاریکی
امید بده بهم یالا من توی یه خونه تنهام توی سرما شده بود کارم گریه توی تنهایی توی خونه توی برف با پای برهنه خونی درکی ندارم ازش
{عشق توی تاریکی بدون قیافه}
{تنهایی سردمه!}
نمیخوام بدونم زود باش بگو عشق توی تاریکی چطوریه؟!
من نتونستم درک کنم ولی تو خونهی سرد امن منی!
تو رفتی ولی من امید دارم تو تاریکی!
{عشق توی تاریکی}
صدای فریاد توی خونه!
(من توی تنهایی گیر افتادم!)
+عزیزم خونهی تو من هستم!
{خونه تاریک برف سرما به یاد بیار}
_ولی تو رفتی
+همیشه عاشقتم!
{تنهایی توی خونهی سرد رو به یاد بیار!}
من درگیرتم هنوز عاشقتم توی برف ها میدوعم با پای برهنه دنبالت ولی تنها چیزی که گیر میارم یه تن خونی تیر خوردست!
{من عاشقتم توی تاریکی بدون هیچ قیافه ایی!}
شب های بدرد شاید باورت نشه ولی من دردی ندارم
اوه
{عشق بی انتها تنهایی}
{عشق تاریک عشق تاریک}
درکی ندارم
عشق تاریکی
امید بده بهم یالا من توی یه خونه تنهام توی سرما شده بود کارم گریه توی تنهایی توی خونه توی برف با پای برهنه خونی درکی ندارم ازش
{عشق توی تاریکی بدون قیافه}
{تنهایی سردمه!}
نمیخوام بدونم زود باش بگو عشق توی تاریکی چطوریه؟!
من نتونستم درک کنم ولی تو خونهی سرد امن منی!
تو رفتی ولی من امید دارم تو تاریکی!
{عشق توی تاریکی}
صدای فریاد توی خونه!
(من توی تنهایی گیر افتادم!)
+عزیزم خونهی تو من هستم!
{خونه تاریک برف سرما به یاد بیار}
_ولی تو رفتی
+همیشه عاشقتم!
{تنهایی توی خونهی سرد رو به یاد بیار!}
من درگیرتم هنوز عاشقتم توی برف ها میدوعم با پای برهنه دنبالت ولی تنها چیزی که گیر میارم یه تن خونی تیر خوردست!
{من عاشقتم توی تاریکی بدون هیچ قیافه ایی!}
۵۹۶
۱۶ دی ۱۴۰۳