اکرم خانومِ محله...
محلهی ما در حاشیهی شهری بود که خودِ آن شهر، حاشیهی یک شهرِ دیگر بود😐 اهالیِ محله، یا مانند ما مهاجرانِ روستایی بودند و یا مانند مژگان به خاطر مشکلات مالی مجبور شده بودند به آنجا نقلِ مکان بکنند. برای همین، در محلهی ما، فاصلهی طبقاتی وجود نداشت و به قولِ مارکس، جامعهی «بیطبقه» و «کُموُنِ آخر» بودیم🙈 و به همین دلایلی که ذکر کردم، طبعا «آگاهیِ طبقاتی» نیز وجود نداشت؛ تا اینکه «اکرم» به محلهی ما آمد😒 و ما برای اولین بار، اصطلاحِ «اصالتِ خانوادگی» را شنیدیم🤔 من تا آن زمان فکر میکردم همهی آدمها یا «خوبند» یا «بد»؛ اما از وقتی اکرم واردِ محله شد، متوجه شدم فارغ از خوبی یا بدیِ یک آدم، اصالت یا عدمِ اصالت، همواره یک «ثابتِ» غیرقابلِ تغییر است👩🔬 همه از یک زنی حرف میزدند که گلهای چادرش، آنقدر ریز است که دیده نمیشود! راستاش، قبل از اینکه انواع مدلهای پارچه در اوایلِ دههی هفتاد مُد بشود، ملاکِ «دارا» یا «ندار» بودنِ خانمها، درشتی یا ریزیِ گلهای چادرشان بود😩 مادرِ شیرزاد گلهای چادرش اندازه کفِ دست بود و همه میگفتند پردهی خانهشان را دوخته و سر کرده است🌺🏵️🙃 و اقدس که وضعشان کمی بهتر بود، گلهای چادرش ریزتر بود، اما هنوز میشد شمردشان🌾 اکرم طوری از «اصیل» بودنِ خانوادهاش حرف میزد، که انگار بقیه از تویِ تخممرغ شانسی درآمده بودند🐣🐣 به ویژه روی دو تا چیز تاکید داشت: «ملک و املاکشان» و «شجرهنامهشان» که به «چیچیخان» میرسید که پسوندِ فامیلیشان بود و من بعدها که به تاریخِ شهرمان علاقمند شدم، فهمیدم که این «چیچیخان» قدارهبندِ معروفی در زمان قاجار بوده که زمینهای مردم (و از جمله همین خانه اکرم) را با قمهکشی از چنگشان درآورده بوده است🗡️ و به این ترتیب، مسابقهی تسلیحاتیِ «اصالت» در محلهی داغانِ ما به راه افتاد! حتی اقدس هم ادعا میکرد پدربزرگاش «حکمعلیخان» که ظاهراً پالاندوز بوده، خانِ روستایشان بوده است😐 من بچه بودم و مدام از پدرم میپرسیدم که جدِ ما کی بوده؟! پدرم اصلا نامِ پدربزرگاش را به یاد نمیآورد😩 تا این که یک روز با ذوق یک عکس را به ما نشان داد که ظاهراً از آلبومِ یکی از اقوام پیدا کرده بود و پدربزرگ پدرم، هم داخلِ آن عکس بود. از شما چه پنهان، شبیهِ چنگیزخان مغول بود🙈 خیلی تو ذوقام خورد و همهاش فکر میکردم اگر شجرهنامهمان به هولاکوخان یا قوبیلایقاآن برسد چی؟!😵 بعید هم نبود! آن منطقهای که روستای قدیمِ ما در آن قرار داشت، از ییلاقاتِ مغولها بود😩
۳۲.۸k
۰۶ شهریور ۱۴۰۱