مادر بودنم را خیلی دوست دارم
مادر بودنم را خیلی دوست دارم
دلم ضعف میرود برای دنیای مادری
دنیایی که متعلق به خودت نیستی
همه جا حضور کسی را احساس میکنی که انقدر بی پناه است که تنها اغوش تو ارامش میکند
انقدر کوچک است که دستهای تو هدایتش میکند
مادر بودنم را دوست دارم چون به من معنا میدهد
چون ارزشم را به رخم میکشدو یادم میدهد روزی هزار بار بگویم ..جانم..
چون خداوند به من اعتماد کرده و تو را امانت به دستم سپرده
مادر بودنم را دوست دارم
هرچند در ایینه خودم را نمیبینم
ان زن خسته و کم خواب در قاب ایینه را تنها زمانی میشناسم
که دستهای فرشته ای به گردنم گره میخورند.
دلم ضعف میرود برای دنیای مادری
دنیایی که متعلق به خودت نیستی
همه جا حضور کسی را احساس میکنی که انقدر بی پناه است که تنها اغوش تو ارامش میکند
انقدر کوچک است که دستهای تو هدایتش میکند
مادر بودنم را دوست دارم چون به من معنا میدهد
چون ارزشم را به رخم میکشدو یادم میدهد روزی هزار بار بگویم ..جانم..
چون خداوند به من اعتماد کرده و تو را امانت به دستم سپرده
مادر بودنم را دوست دارم
هرچند در ایینه خودم را نمیبینم
ان زن خسته و کم خواب در قاب ایینه را تنها زمانی میشناسم
که دستهای فرشته ای به گردنم گره میخورند.
۴.۷k
۲۲ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.