عاشقانه
میروم امشب دوباره در خیابانِ خودم
میخورم بر برف و کولاک زمستانِ خودم
با تو هی تصویر میسازم کنار لحظه ها
مینشینم توی بلوار خیابانِ خودم
زیر لب آرام میخندم به رویاهای خیس،،
میشوم با حسِ تنهایی پریشانِ خودم
گیج و گم در کوچه های آشنایی تا غروب
می خورم بر فصل های رعد و طوفان ِ خودم
مثل شبهایی که توی آینه زل میزنم
میشوم در گوشه ی این درد مهمان ِ خودم
پایه های خاطراتم قرنها نم خورده اند
میشوم هی بیشتر هر روز ویران ِ خودم
مثل یک سیاره میچرخم به دورت بیقرار
با خیالم میشوم سر در گریبانِ خودم
ساکت و آرام و دلسرد از تمام روز هام
میشوم در پشت تنهاییم،، پنهان ِ خودم
میخورم بر برف و کولاک زمستانِ خودم
با تو هی تصویر میسازم کنار لحظه ها
مینشینم توی بلوار خیابانِ خودم
زیر لب آرام میخندم به رویاهای خیس،،
میشوم با حسِ تنهایی پریشانِ خودم
گیج و گم در کوچه های آشنایی تا غروب
می خورم بر فصل های رعد و طوفان ِ خودم
مثل شبهایی که توی آینه زل میزنم
میشوم در گوشه ی این درد مهمان ِ خودم
پایه های خاطراتم قرنها نم خورده اند
میشوم هی بیشتر هر روز ویران ِ خودم
مثل یک سیاره میچرخم به دورت بیقرار
با خیالم میشوم سر در گریبانِ خودم
ساکت و آرام و دلسرد از تمام روز هام
میشوم در پشت تنهاییم،، پنهان ِ خودم
۷.۲k
۰۲ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.