عشق پنهان پارت 9
جیمین : ت چی؟
*جیهیو هیچی نمیگفت
جیمین : خوبی؟
جیهیو : منظورت چیه؟
*جیمین دست جیهیو گرفت بردش یه گوشه کناری دستشو دور جیهیو حلقه کرد
جیهیو : داری چه غلطی میکنی؟
جیمین: بیا نزدیکم...
جیهیو : ولم کن...
*هی بهش نزدیک تر میشد جیهیو هل شده بود نمیدونست باید چی کار کنه همین طور که نزدیکش میشد گفت..
جیهیو : جینا
جیمین : ....
جیهیو : خودت خاستی
جیمین : منظورت چیه ت از کجا...
جیهیو : هیس(پوزخند)
*از زبون جیمین
نزدیکم شد....و....اروم...
*جیهیو هیچی نمیگفت
جیمین : خوبی؟
جیهیو : منظورت چیه؟
*جیمین دست جیهیو گرفت بردش یه گوشه کناری دستشو دور جیهیو حلقه کرد
جیهیو : داری چه غلطی میکنی؟
جیمین: بیا نزدیکم...
جیهیو : ولم کن...
*هی بهش نزدیک تر میشد جیهیو هل شده بود نمیدونست باید چی کار کنه همین طور که نزدیکش میشد گفت..
جیهیو : جینا
جیمین : ....
جیهیو : خودت خاستی
جیمین : منظورت چیه ت از کجا...
جیهیو : هیس(پوزخند)
*از زبون جیمین
نزدیکم شد....و....اروم...
۱۴.۳k
۲۷ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.