سناریو(درخواستی)
#سناریو
#درخواستی
#استری_کیدز
☆ وقتی عضو نهمی و اعضا ازت متنفرن و خودکشی میکنی و اعضا میفهمن...
چان:به خاطر تموم اون کارایی که باهات انجام داده پشیمونه و ثانیه ای از کنارت جَم نمیخوره و مراقبته تا زود خوب شیو بتونه ازت معذرت خواهی کنه...
چانگبین:فقط گریه میکنه فقط گریه ولی جوری گریه میکنه انگار کسی بود که تورو به این کار کشونده و وادارت کرده بود!
لینو:همینطور که دستتو محکم تو دستش میفشرد رو زانو هاش با گریه التماس میکرد که ترکش نکنی،التماس میکرد تا یه شانس دیگه برای جبران تموم کار های بد در حقت بهش بدی!
هان:به همه فنا جار میزنه که اون باهات بد رفتار کرده و اون باعث خودکشیت شده تا فنا بهش حمله کننو ازش متنفر باشن تا اونم شاید زجر های که بهت داده بود و حس تنفری که بهت داشته رو بچشه!
فلیکس:قبل خودکشیت بهت گفته بود برو بمیر و الان به خاطر این حرفش مثل کسی که تو آتیشه میسوزه و کسی هم جز تو نمیتونه آبی برای خاموش کردنش باشه!
هیونجین:کنار تختت فقط رو دکترا داد میکشه و میگه اگه نجاتت ندن بیمارستانو آتیش میکشه..
در همین حین هم دست تورو تو دستش میفشرد و تقاضا میکرد که برگردی پیشش!
سونگمین:برای اولین بار سونگمین واقعا پشیمون بود الان تازه فهمیده بود که تا موقعی که اینقد نزدیک از دستت نداده بود هیچوقت لیاقت فرشته ای مثل تورو نمیدونست!
جونگین:اعضا به زور جلوشو گرفتن تا بلایی سر خودش نیاره!!
#درخواستی
#استری_کیدز
☆ وقتی عضو نهمی و اعضا ازت متنفرن و خودکشی میکنی و اعضا میفهمن...
چان:به خاطر تموم اون کارایی که باهات انجام داده پشیمونه و ثانیه ای از کنارت جَم نمیخوره و مراقبته تا زود خوب شیو بتونه ازت معذرت خواهی کنه...
چانگبین:فقط گریه میکنه فقط گریه ولی جوری گریه میکنه انگار کسی بود که تورو به این کار کشونده و وادارت کرده بود!
لینو:همینطور که دستتو محکم تو دستش میفشرد رو زانو هاش با گریه التماس میکرد که ترکش نکنی،التماس میکرد تا یه شانس دیگه برای جبران تموم کار های بد در حقت بهش بدی!
هان:به همه فنا جار میزنه که اون باهات بد رفتار کرده و اون باعث خودکشیت شده تا فنا بهش حمله کننو ازش متنفر باشن تا اونم شاید زجر های که بهت داده بود و حس تنفری که بهت داشته رو بچشه!
فلیکس:قبل خودکشیت بهت گفته بود برو بمیر و الان به خاطر این حرفش مثل کسی که تو آتیشه میسوزه و کسی هم جز تو نمیتونه آبی برای خاموش کردنش باشه!
هیونجین:کنار تختت فقط رو دکترا داد میکشه و میگه اگه نجاتت ندن بیمارستانو آتیش میکشه..
در همین حین هم دست تورو تو دستش میفشرد و تقاضا میکرد که برگردی پیشش!
سونگمین:برای اولین بار سونگمین واقعا پشیمون بود الان تازه فهمیده بود که تا موقعی که اینقد نزدیک از دستت نداده بود هیچوقت لیاقت فرشته ای مثل تورو نمیدونست!
جونگین:اعضا به زور جلوشو گرفتن تا بلایی سر خودش نیاره!!
۴۶.۴k
۱۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.