احمد جان
احمد جان!
_: احمدجان گوشیو رو گوشت بزار باهات حرف دارم...
احمدجان! نمیدونم الان کجایی؟ گوشه زندان یا زیر خاک
اما میدونم اینجا خیلی چیز ها عوض شده...
اینجا دیگه خبری از خاکریز و جنگ و صدام نیس
امام رفته...
اما آقا هست...
تک و تنها...
اینجا شهر دیگه مث قدیم نیس...
سپاهی که خط قرمز تو بود شده دولت تفنگ بدستی که مخرب اقتصاد کشوره!
بسیجیای محبوب تو شدن امل هایی که تو دهه شصت گیر کردن!
مذهبیا شدن افسرده هایی که کارشون تزریق غم و غصه به جامعه اس...
اینجا وضعیت قرمزه
زندان واقعی اینجاس...
_: احمدجان گوشیو رو گوشت بزار باهات حرف دارم...
احمدجان! نمیدونم الان کجایی؟ گوشه زندان یا زیر خاک
اما میدونم اینجا خیلی چیز ها عوض شده...
اینجا دیگه خبری از خاکریز و جنگ و صدام نیس
امام رفته...
اما آقا هست...
تک و تنها...
اینجا شهر دیگه مث قدیم نیس...
سپاهی که خط قرمز تو بود شده دولت تفنگ بدستی که مخرب اقتصاد کشوره!
بسیجیای محبوب تو شدن امل هایی که تو دهه شصت گیر کردن!
مذهبیا شدن افسرده هایی که کارشون تزریق غم و غصه به جامعه اس...
اینجا وضعیت قرمزه
زندان واقعی اینجاس...
- ۱.۰k
- ۱۴ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط