مردم شناسی ایران (ویرایش 5)
مردم شناسی ایران (ویرایش 5)
__________________________________________________
عرب ها پس از اینکه به سفارش «امپراتوری روم خاوری» (بیزانس) ، جنگهای سالهای 630 تا 645 زادروزی را براه انداختند ، و ایران را زورگیری (غصب) کردند ؛ در اندازه ای بسیار زیاد ، با دختران و بانوان ایرانی آمیزش کردند ، و دارای فرزندانی دورگه شدند . با رونهش (با توجه) به شمار (تعداد) اندک عرب ها و شمار فراوان ایرانیان ، با گذشت سالها و سده ها ، اندازهء ژن عرب در خون این فرزندان دورگه ، کمتر و کمتر گردید ؛ ولی باید دانست که از همان سال 645 زادروزی ، این مردان عرب ، فرزندان دورگهء خود را با فرهنگ «عربی – اسلامی» پروراندند (تربیت کردند) ؛ و پس از مرگ این مردان عرب هم ، این پرورش (تربیت) «عربی – اسلامی» ، همچنان در خاندان این دورگه ها برپا (برقرار) ماند.
در سال 935 زادروزی ، خاندان بویه (آل بویه) که از نوادگان ساسانیان و از سرزمین پهلوان خیز دیلم (در استان گیلان) بودند ، با جنگهائی که کردند ، توانستند بخش بزرگی از ایران را از چنگ خلافت بنی عباس در بیاورند و فرمانروائی خود را در آن برپا کنند (1) . در سال 945 زادروزی (میلادی) ، جوانترین پسر بویه ، که احمد بویه پور (معزالدوله) نام داشت ، با دلاوری های خود توانست خلافت عباسیان را براندازد و در میاندورود دجله فرات ، به پایتختی بغداد ، فرمانروائی (حکومت) خود را برپا بکند (2) . عرب ها و امپراتوری بیزانس (روم خاوری) که این شکست را نمی توانستند تاب بیاورند ، «ترک ها» را بجای (به نیابت از) خود ، به جنگ با ایران آزاد شده فرستادند . و این ترک ها توانستند ایران را از دست خاندان بویه دربیاورند ، و در قلمروی ایران ، فرمانروائی خود را برپا سازند . یادآوری می شود که این همپیمانی باختریان (غربی ها) با عرب ها و ترک ها ، هنوز هم پابرجا مانده است.
«ترک ها» نیز مانند «عرب ها» ، به آمیزش با دختران و بانوان ایرانی روی آوردند ، و دارای فرزندانی دو رگه شدند . «ترک ها» که مسلمان شده بودند ، این فرزندان دورگهء خود را با فرهنگ «ترکی – اسلامی» پروراندند ، ولی چون بمانند بارهء (مورد) عرب ها ، شمار ترک ها اندک و شمار ایرانیان فراوان بود ، اندازهء ژن ترک در این فرزندان دورگه «ایرانی – ترک» ، با گذشت ده ها و سده ها ، رفته رفته کمتر و کمتر شد.
چون عرب ها ، بمانند ایرانیان از نژاد سفید هستند ، این کمتر شدن ژن عرب در فرزندان دورگهء «عرب – ایرانی» ، تا به امروز بگونه ای پیش رفته است که ویژگی های چهرهء این فرزندان دورگه ، بیکاستانه (کاملا) مانند چهرهء «ایرانیان نیامیخته با عربها و ترکها» گردیده است ، پایابراین (بنابراین) امروزه ، شناخت این «ایرانیان دورگه» از «ایرانیان نیامیخته با عربها و ترکها» ، ناشدنی (غیرممکن) شده است . ولی از آنجا که ترک ها از نژاد زرد و چشم بادامی هستند ، میتوان دورگه های «ترک – ایرانی» را به آسانی شناخت .
ولی آنچه که بسیار فرجامند (مهم) است ، پرورش های (تربیت های) «عربی – اسلامی» و «ترکی – اسلامی» این دورگه ها است . همین گونه از پرورش (تربیت) است که این دورگه ها را «اسلامگرایانی» تندرو (افراطی) ساخته است . همچنین همین پرورش (تربیت) «ترکی – اسلامی» است که مغز دورگه های «ترک – ایرانی» را جوری برنامه ریزی کرده است که آنها خودشان را «ترک هائی» سره (خالص) بدانند ؛ گرچه چهرهء آنها چیزی میان «چهرهء ایرانی» و «چهرهء ترک» است . گذشته از این باید یادآوری کنم که 90 درصد مردم استانهای آذربایجان خاوری ، اردبیل و زنجان ، از «ایرانیان نیامیخته با ترک ها و عرب ها» هستند ، که از سال 1407 زادروزی ، به زور شمشیر ، «ترک زبان» شده اند . در پایان پیامدگیری (نتیجه گیری) میکنم که امروزه در ایران ، چهار گروه زیر ، زندگی می کنند:
1-ایرانیان نیامیخته با عرب ها و ترک ها (در بر گیرندهء ایرانیان بومی آذربایجان که تاکنون با ترکها و عربها نیامیخته اند ، ولی از سال 1407 زادروزی (میلادی) بزور شمشیر ترک زبان شده اند)
2-دورگه های «عرب – ایرانی»
3-دورگه های «ترک – ایرانی»
4-سه رگه های «عرب – ترک – ایرانی»
گرایش ها و ویژگی های «کرداری – رفتاری» دورگه ها و سه رگه ها
________________________________________________________________
دورگه های «عرب – ایرانی» ، دلبستگی به تاریخ ایران باستان ندارند و حتی از شنیدن سخنانی در این باره ، برافروخته و خشمگین میشوند ، ولی بجای آن ، به تاریخ عرب ها و تاریخ اسلام بسیار دلبستگی دارند ؛ و بسیار دوست دارند که در هنگام سخن گفتن ، بجای واژه های فارسی ، بفراوانی واژه های عربی را بکار ببرند ؛ و آداب و رسوم «عربی – اسلامی» را رایج کنند .
دورگه های «ترک – ایرانی» نیز از پرداختن به تاریخ ا
__________________________________________________
عرب ها پس از اینکه به سفارش «امپراتوری روم خاوری» (بیزانس) ، جنگهای سالهای 630 تا 645 زادروزی را براه انداختند ، و ایران را زورگیری (غصب) کردند ؛ در اندازه ای بسیار زیاد ، با دختران و بانوان ایرانی آمیزش کردند ، و دارای فرزندانی دورگه شدند . با رونهش (با توجه) به شمار (تعداد) اندک عرب ها و شمار فراوان ایرانیان ، با گذشت سالها و سده ها ، اندازهء ژن عرب در خون این فرزندان دورگه ، کمتر و کمتر گردید ؛ ولی باید دانست که از همان سال 645 زادروزی ، این مردان عرب ، فرزندان دورگهء خود را با فرهنگ «عربی – اسلامی» پروراندند (تربیت کردند) ؛ و پس از مرگ این مردان عرب هم ، این پرورش (تربیت) «عربی – اسلامی» ، همچنان در خاندان این دورگه ها برپا (برقرار) ماند.
در سال 935 زادروزی ، خاندان بویه (آل بویه) که از نوادگان ساسانیان و از سرزمین پهلوان خیز دیلم (در استان گیلان) بودند ، با جنگهائی که کردند ، توانستند بخش بزرگی از ایران را از چنگ خلافت بنی عباس در بیاورند و فرمانروائی خود را در آن برپا کنند (1) . در سال 945 زادروزی (میلادی) ، جوانترین پسر بویه ، که احمد بویه پور (معزالدوله) نام داشت ، با دلاوری های خود توانست خلافت عباسیان را براندازد و در میاندورود دجله فرات ، به پایتختی بغداد ، فرمانروائی (حکومت) خود را برپا بکند (2) . عرب ها و امپراتوری بیزانس (روم خاوری) که این شکست را نمی توانستند تاب بیاورند ، «ترک ها» را بجای (به نیابت از) خود ، به جنگ با ایران آزاد شده فرستادند . و این ترک ها توانستند ایران را از دست خاندان بویه دربیاورند ، و در قلمروی ایران ، فرمانروائی خود را برپا سازند . یادآوری می شود که این همپیمانی باختریان (غربی ها) با عرب ها و ترک ها ، هنوز هم پابرجا مانده است.
«ترک ها» نیز مانند «عرب ها» ، به آمیزش با دختران و بانوان ایرانی روی آوردند ، و دارای فرزندانی دو رگه شدند . «ترک ها» که مسلمان شده بودند ، این فرزندان دورگهء خود را با فرهنگ «ترکی – اسلامی» پروراندند ، ولی چون بمانند بارهء (مورد) عرب ها ، شمار ترک ها اندک و شمار ایرانیان فراوان بود ، اندازهء ژن ترک در این فرزندان دورگه «ایرانی – ترک» ، با گذشت ده ها و سده ها ، رفته رفته کمتر و کمتر شد.
چون عرب ها ، بمانند ایرانیان از نژاد سفید هستند ، این کمتر شدن ژن عرب در فرزندان دورگهء «عرب – ایرانی» ، تا به امروز بگونه ای پیش رفته است که ویژگی های چهرهء این فرزندان دورگه ، بیکاستانه (کاملا) مانند چهرهء «ایرانیان نیامیخته با عربها و ترکها» گردیده است ، پایابراین (بنابراین) امروزه ، شناخت این «ایرانیان دورگه» از «ایرانیان نیامیخته با عربها و ترکها» ، ناشدنی (غیرممکن) شده است . ولی از آنجا که ترک ها از نژاد زرد و چشم بادامی هستند ، میتوان دورگه های «ترک – ایرانی» را به آسانی شناخت .
ولی آنچه که بسیار فرجامند (مهم) است ، پرورش های (تربیت های) «عربی – اسلامی» و «ترکی – اسلامی» این دورگه ها است . همین گونه از پرورش (تربیت) است که این دورگه ها را «اسلامگرایانی» تندرو (افراطی) ساخته است . همچنین همین پرورش (تربیت) «ترکی – اسلامی» است که مغز دورگه های «ترک – ایرانی» را جوری برنامه ریزی کرده است که آنها خودشان را «ترک هائی» سره (خالص) بدانند ؛ گرچه چهرهء آنها چیزی میان «چهرهء ایرانی» و «چهرهء ترک» است . گذشته از این باید یادآوری کنم که 90 درصد مردم استانهای آذربایجان خاوری ، اردبیل و زنجان ، از «ایرانیان نیامیخته با ترک ها و عرب ها» هستند ، که از سال 1407 زادروزی ، به زور شمشیر ، «ترک زبان» شده اند . در پایان پیامدگیری (نتیجه گیری) میکنم که امروزه در ایران ، چهار گروه زیر ، زندگی می کنند:
1-ایرانیان نیامیخته با عرب ها و ترک ها (در بر گیرندهء ایرانیان بومی آذربایجان که تاکنون با ترکها و عربها نیامیخته اند ، ولی از سال 1407 زادروزی (میلادی) بزور شمشیر ترک زبان شده اند)
2-دورگه های «عرب – ایرانی»
3-دورگه های «ترک – ایرانی»
4-سه رگه های «عرب – ترک – ایرانی»
گرایش ها و ویژگی های «کرداری – رفتاری» دورگه ها و سه رگه ها
________________________________________________________________
دورگه های «عرب – ایرانی» ، دلبستگی به تاریخ ایران باستان ندارند و حتی از شنیدن سخنانی در این باره ، برافروخته و خشمگین میشوند ، ولی بجای آن ، به تاریخ عرب ها و تاریخ اسلام بسیار دلبستگی دارند ؛ و بسیار دوست دارند که در هنگام سخن گفتن ، بجای واژه های فارسی ، بفراوانی واژه های عربی را بکار ببرند ؛ و آداب و رسوم «عربی – اسلامی» را رایج کنند .
دورگه های «ترک – ایرانی» نیز از پرداختن به تاریخ ا
۱.۶k
۰۱ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.