خوب بعد مدت ها دارم مینویسم
ته ویو
رفتم دستشویی و کارای لازم رو کردم
اومدم بیرون دیدم کوک نیست روی تخت دراز کشیدم که دیدم کوک با بالا تنهی ل.خ.ت از حموم بیرون اومد
ته :جییییییییییییغ
کوک : WTF
ته : تو چرا ل.خ.ت.ی
کوک ؛ تو شهر شما با لباس میرن حموم
ته : /:
کوک '_'
ته : خوب برو لباس بپوش
کوک : اوکی
لباساش رو گرفت و رفت حموم لباساش رو پوشید
کوک ویو
ایشششششص الا باید ریخت اون مردک رو تحمل کنم
خدایااااههه به کدامین گناهههههه
رفتن صبحانه ....
بعد از صبحانه
کوک : تهیونگ
ته : بله
کوک : میخوام با رفیقام برم بیرون میای
ته : اوک
کوک : برو حاضر شو
ته : اوکی
کوک و ته باهم رفتن به بار پیش رفیق های کوک
ویو کوک :
شششتتتتت این اینجا چیکار میکنههههههه
یوری : اووپاااااااااااا
کوک : باز مهمون ناخونده ( در گوش ته )
ته : خندید
یوری خودشو میمالید به کوک
هیونجین : داداش چطوری
کوک : افتضاح هسون معرفی میکنم رفیقم تهیونگ
ته : سلام
هیونجین : سلام من هیونجینم ولی میتونی بهم بگی هیون
ته : از آشنایی باهات خوشحالم
هیون : همچنین
ته : وایساااا اون فیلیکسه
ته : لیکسیییییییییییییییی
فیلیکس : ته تههههههههههه
بغل
کوک و هیون : حسودی فشار
هیون و فیلیکس عاشق همن ولی اعتراف نکردن
رفتم دستشویی و کارای لازم رو کردم
اومدم بیرون دیدم کوک نیست روی تخت دراز کشیدم که دیدم کوک با بالا تنهی ل.خ.ت از حموم بیرون اومد
ته :جییییییییییییغ
کوک : WTF
ته : تو چرا ل.خ.ت.ی
کوک ؛ تو شهر شما با لباس میرن حموم
ته : /:
کوک '_'
ته : خوب برو لباس بپوش
کوک : اوکی
لباساش رو گرفت و رفت حموم لباساش رو پوشید
کوک ویو
ایشششششص الا باید ریخت اون مردک رو تحمل کنم
خدایااااههه به کدامین گناهههههه
رفتن صبحانه ....
بعد از صبحانه
کوک : تهیونگ
ته : بله
کوک : میخوام با رفیقام برم بیرون میای
ته : اوک
کوک : برو حاضر شو
ته : اوکی
کوک و ته باهم رفتن به بار پیش رفیق های کوک
ویو کوک :
شششتتتتت این اینجا چیکار میکنههههههه
یوری : اووپاااااااااااا
کوک : باز مهمون ناخونده ( در گوش ته )
ته : خندید
یوری خودشو میمالید به کوک
هیونجین : داداش چطوری
کوک : افتضاح هسون معرفی میکنم رفیقم تهیونگ
ته : سلام
هیونجین : سلام من هیونجینم ولی میتونی بهم بگی هیون
ته : از آشنایی باهات خوشحالم
هیون : همچنین
ته : وایساااا اون فیلیکسه
ته : لیکسیییییییییییییییی
فیلیکس : ته تههههههههههه
بغل
کوک و هیون : حسودی فشار
هیون و فیلیکس عاشق همن ولی اعتراف نکردن
۴.۶k
۲۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.