پلیس مخفی پارت 2

لیسا داشت کمر بندشو باز می کرد که زود الماسو برداشتم در حال دویدن بودم
جنگ کوک به دنبال من پا به پای من میومد چاره ی نداشتم که حواسشو پردکنم وایستادم و یک بوس کوچک روی لب جانگ کوک گذاشتم و زود رفتم
جنگ کوک شکه شده بودم چون تاحالا کسی منو بوس نکرده بود
لیسا رفت سوار متور شد و به طرف خانه ی مخفی جنی رفت اونجا جنی نبود رفتم نشستم با خودم فکر کردم این اولین بوسم بود وای چقدر هم جنتلمن بود با دستم به خودم زربه ی زدم و گفتم اون پلیس بود اصلا فکرشم نکن
جنگ کوک رفتم خونه خونم توی یک جنگل بود برای پلیس باید همینجوری خانه داشته
باشه
که زنگ زدن اقای جانگ کوک بله می خواستیم که این دزدی که فردا اونو پیدا کردید پیدا کنید و توی خونتون زندونی کنیدش
لیسا داشت بیرون می رفت یه پسر جلوش بود اسلاید بعد عکسش هست😆
گفتم تو اینجا جیغی کشیدم که دستمو گرفت و گفت بیا منم دزدم یه
نقشه ی دارم می تونیم باهم درستش کنیم
لیسا چه چیزس گنجمونه
گفت یه الماس خیلی بزرگ
وقتی که جانگ کوک این چیزا را گفته بود لیسا باور کرد و گفت بریم جانگ کوک
نزدیک خونم شدم و گفتم ساکت بیا تو یهو
دستشو بستم لیسا ای عوضی ولم کن جانگ کوک نترس تو رو نمی دم دست پلیسا
لیسا اخخخ دستم
جنگ کوک چون تو کسی بودی بوسم کرد به این زودی ولت نمی کنم
تا پارت بعد