در گذشته به جای شهر سنندج فعلی شهری به نام«سیر» وجود داشت
در گذشته به جای شهر سنندج فعلی شهری به نام«سیر» وجود داشت که این کلمه در فارسی به معنای «سیسر» است. سنندج (سنه یا سنه دژ) که از شهرهای کهن و مقدس است به آیین مهر و زردشت در این بخش ایران باز میگردد. ارتباط این شهر و نواحی مجاور آن با اساطیر پهلوانی آریایی از اهمیت و قدمت این شهر حکایت میکند. شهر جدید سنندج در دوره صفوی و در روزگار شاهصفی در سال ۱۰۴۶ هجری قمری توسط سلیمانخان اردلان پایه گذاری شد.
شهر در قدیم روی تپه بزرگی در کنار رودخانه قشلاق به نام «پیالکه توش نوذر» قرار داشته.شهر کهن «سنهدژ» در اثر زلزله و هجوم مغول ویران شد و تا زمان صفوی به صورت دهکدهای به حیات خود ادامه داد. مرکز حکومتی این شهر پس از ویرانی، به قلعه حسنآباد منتقل شد. قلعه حسنآباد که دژی ساسانی بود، نزدیک این شهر واقع بود و همواره به عنوان پادگانی برای حمایت از این شهر عمل میکرد. قلعه حسن آباد بر فراز تپه ای به ارتفاع ۴۰۰ متر در جنوب روستایی به نام حسن آباد قرار گرفتهاست. به گفتهٔ باستان شناسان در جنگهای ایران و روم از این منطقه به نام یکی از بزرگترین دژها و پایگاههای مبارزه برای ایرانیان بودهاست.این قلعه آثار دوران اشکانیان و ساسانیان میباشد و به نام مرکز حکومت غرب ایران کنونی بهره گیری میشدهاست. در نزدیکی قلعه حسن آبادگورستان عصر آهنی که بیشتر آثار عصر آهن ۲ و ۳ را که حدود ۱۲۰۰ تا ۸۰۰ قبل از میلاد است در بر دارد. آثار همراه اسکلتها قطعات آهنی و مفرغی و سفال نخودی و خاکستری که مشخصه این دورهاست میباشد.از جمله نکات قابل توجه فک بیشتر جمجمه جدا شده و سر یکی از اجساد در داخل ظرفی قرار داشت.اجساد شیوهٔ تدفین مشخصی ندارند و به همهٔ صورتها از جمله طاق باز و چمباتمهای (جنینی) گور سنگی و ساده و مرکب و تدفین ثانویه میباشند.
سنندج مدت چهار قرن تحت حکومت حکام موروثی خاندان اردلان بود که نسبت خود را به ساسانیان میرسانیدند. خانواده اردلان، به جز یک وقفه کوتاه، در سراسر دوره صفوی قدرت را در دست داشتند. در دوره زندیان سنندج نیز به تسخیر حکومت زندیه در آمد.
پس از یک دوره هرج و مرج و جنگ که به تخریب سنندج انجامید، «خسروخان اردلان» (مقلب به کبیر) در سالهای ۱۱۶۸ تا ۱۲۱۴ هجری قمری در سنندج مستقر شد. آقا محمد خان قاجار، به پاداش، حکومت سنقر(کلیایی) را به او داد. از سال ۱۲۱۴ تا ۱۲۴۰ هجری قمری «امانالله خان اردلان» (کبیر) پسر «خسروخان» در سنندج حکومت کرد که در این مدت اصلاحات زیادی برای آبادانی و عمران شهر سنندج به عمل آمد. امان الله خان کبیر، پسری به نام «خسروخان ناکام» (ناکام، چون جوان مرگ شد. تولد ۱۲۰۵، وفات ۱۲۴۰) داشت. او به خاطر توانایی اش در سواد و ادبیات، مشهور و زبانزد بود. پس از او در زمان پسرش «رضا قلی»، جنگ و منازعات میان خانواده اردلان گسترش پیدا کرد. برادر او «امان الله» (معروف به غلامشاه خان) در سال ۱۲۶۵ تا ۱۲۸۴ حکومت کرد که آخرین وارث حکومت اردلانها در کردستان بود.
سنه پیش از سال ۱۰۴۶ هجری قمری روستای کوچکی بود که طا یفهای به نام زرین کفش درآنجا به زندگی میپرداختند. تاریخ نگاران نیای این خاندان را که به لهجهٔ کردی« کوش زرین» گفته میشود را به طوس نوذرپهلوان نامدار شاهنامه نسبت میدهند.زرین کفشها دارای کلوت (کلاه) و شلایی (پارچه ایی سیاه که به گونهای ویژه به دور کلاه پیچیده میشد) بودند و کفشهای گلابتون دوزی شده به پا میکردند که نشان شاهزادگی بوده، که به دلیل پوشیدن همین کفشها به زرین کفشها نامزد شدند.
میدن انقلاب در سال ۱۳۳۸هجری شمسی(۱۹۵۹ میلادی)
شهر سنندج تقریبآ در نیمهٔ اول قرن یازدهم بنا شدهاست و به همین دلیل، جغرافینویسان بعد از اسلام از این شهرذکری نکردهاند گرچه این شهر جدیدالبنیان است، اما چند گور بیش از نهصد ساله در قبرستان شیخان و وجود مدفن امامزاده پیرمحمد، و مدفن هاجر خاتون، در این شهر، همگی دلیل بر قدمت تاریخی آن است.
شهر سنندج مقر طوایفی از کردهای اردلان، احمدزینل، قاریمرادی، قمرتوزهای، چهاردولی، خرات، دوم (گیوهکش)، سورسوری، شیخاسماعیل، قادر مریویسی، کوش زرین (کفش زرین)، گرگدای، گوران و هلاج (حلاج) بوده است.[۱] (محمد مردوخ کردستانی، تاریخ مردوخ، چاپخانه ارتش ۱۳۵۴، ج ۱، ص ۷۶ـ۱۱۶).
در سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ شهر سنندج اهمیت خودرا در مقام حاکم نشین منطقه از دست می داد. با روی کار آمدن رضاشاه حکومت مرکزی توانست تا اندازه ای امنیت را در سر تا سر ایران تأمین نماید. در این زمان سنندج بخشی از استان پنجم (استان کرمانشاهان بود). از سال ۱۳۴۰ به بعد استان کرمانشاه تقسیم شد به استان کردستان و استان کرمانشاهان و سنندج به عنوان مرکز سیاسی و اداری استان کردستان، مهمترین و بزرگترین شهر استان جدید التاسیس کر
شهر در قدیم روی تپه بزرگی در کنار رودخانه قشلاق به نام «پیالکه توش نوذر» قرار داشته.شهر کهن «سنهدژ» در اثر زلزله و هجوم مغول ویران شد و تا زمان صفوی به صورت دهکدهای به حیات خود ادامه داد. مرکز حکومتی این شهر پس از ویرانی، به قلعه حسنآباد منتقل شد. قلعه حسنآباد که دژی ساسانی بود، نزدیک این شهر واقع بود و همواره به عنوان پادگانی برای حمایت از این شهر عمل میکرد. قلعه حسن آباد بر فراز تپه ای به ارتفاع ۴۰۰ متر در جنوب روستایی به نام حسن آباد قرار گرفتهاست. به گفتهٔ باستان شناسان در جنگهای ایران و روم از این منطقه به نام یکی از بزرگترین دژها و پایگاههای مبارزه برای ایرانیان بودهاست.این قلعه آثار دوران اشکانیان و ساسانیان میباشد و به نام مرکز حکومت غرب ایران کنونی بهره گیری میشدهاست. در نزدیکی قلعه حسن آبادگورستان عصر آهنی که بیشتر آثار عصر آهن ۲ و ۳ را که حدود ۱۲۰۰ تا ۸۰۰ قبل از میلاد است در بر دارد. آثار همراه اسکلتها قطعات آهنی و مفرغی و سفال نخودی و خاکستری که مشخصه این دورهاست میباشد.از جمله نکات قابل توجه فک بیشتر جمجمه جدا شده و سر یکی از اجساد در داخل ظرفی قرار داشت.اجساد شیوهٔ تدفین مشخصی ندارند و به همهٔ صورتها از جمله طاق باز و چمباتمهای (جنینی) گور سنگی و ساده و مرکب و تدفین ثانویه میباشند.
سنندج مدت چهار قرن تحت حکومت حکام موروثی خاندان اردلان بود که نسبت خود را به ساسانیان میرسانیدند. خانواده اردلان، به جز یک وقفه کوتاه، در سراسر دوره صفوی قدرت را در دست داشتند. در دوره زندیان سنندج نیز به تسخیر حکومت زندیه در آمد.
پس از یک دوره هرج و مرج و جنگ که به تخریب سنندج انجامید، «خسروخان اردلان» (مقلب به کبیر) در سالهای ۱۱۶۸ تا ۱۲۱۴ هجری قمری در سنندج مستقر شد. آقا محمد خان قاجار، به پاداش، حکومت سنقر(کلیایی) را به او داد. از سال ۱۲۱۴ تا ۱۲۴۰ هجری قمری «امانالله خان اردلان» (کبیر) پسر «خسروخان» در سنندج حکومت کرد که در این مدت اصلاحات زیادی برای آبادانی و عمران شهر سنندج به عمل آمد. امان الله خان کبیر، پسری به نام «خسروخان ناکام» (ناکام، چون جوان مرگ شد. تولد ۱۲۰۵، وفات ۱۲۴۰) داشت. او به خاطر توانایی اش در سواد و ادبیات، مشهور و زبانزد بود. پس از او در زمان پسرش «رضا قلی»، جنگ و منازعات میان خانواده اردلان گسترش پیدا کرد. برادر او «امان الله» (معروف به غلامشاه خان) در سال ۱۲۶۵ تا ۱۲۸۴ حکومت کرد که آخرین وارث حکومت اردلانها در کردستان بود.
سنه پیش از سال ۱۰۴۶ هجری قمری روستای کوچکی بود که طا یفهای به نام زرین کفش درآنجا به زندگی میپرداختند. تاریخ نگاران نیای این خاندان را که به لهجهٔ کردی« کوش زرین» گفته میشود را به طوس نوذرپهلوان نامدار شاهنامه نسبت میدهند.زرین کفشها دارای کلوت (کلاه) و شلایی (پارچه ایی سیاه که به گونهای ویژه به دور کلاه پیچیده میشد) بودند و کفشهای گلابتون دوزی شده به پا میکردند که نشان شاهزادگی بوده، که به دلیل پوشیدن همین کفشها به زرین کفشها نامزد شدند.
میدن انقلاب در سال ۱۳۳۸هجری شمسی(۱۹۵۹ میلادی)
شهر سنندج تقریبآ در نیمهٔ اول قرن یازدهم بنا شدهاست و به همین دلیل، جغرافینویسان بعد از اسلام از این شهرذکری نکردهاند گرچه این شهر جدیدالبنیان است، اما چند گور بیش از نهصد ساله در قبرستان شیخان و وجود مدفن امامزاده پیرمحمد، و مدفن هاجر خاتون، در این شهر، همگی دلیل بر قدمت تاریخی آن است.
شهر سنندج مقر طوایفی از کردهای اردلان، احمدزینل، قاریمرادی، قمرتوزهای، چهاردولی، خرات، دوم (گیوهکش)، سورسوری، شیخاسماعیل، قادر مریویسی، کوش زرین (کفش زرین)، گرگدای، گوران و هلاج (حلاج) بوده است.[۱] (محمد مردوخ کردستانی، تاریخ مردوخ، چاپخانه ارتش ۱۳۵۴، ج ۱، ص ۷۶ـ۱۱۶).
در سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ شهر سنندج اهمیت خودرا در مقام حاکم نشین منطقه از دست می داد. با روی کار آمدن رضاشاه حکومت مرکزی توانست تا اندازه ای امنیت را در سر تا سر ایران تأمین نماید. در این زمان سنندج بخشی از استان پنجم (استان کرمانشاهان بود). از سال ۱۳۴۰ به بعد استان کرمانشاه تقسیم شد به استان کردستان و استان کرمانشاهان و سنندج به عنوان مرکز سیاسی و اداری استان کردستان، مهمترین و بزرگترین شهر استان جدید التاسیس کر
۱۸.۰k
۲۹ دی ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.