سناریو درخواستی:)
وقتی اعضا با یه دختره تو بار گرم میگیرن و جنازه دختره فرداش پیدا میشه(ات دختره
رو کش.ت)
نامجون:"داخل تلوزیون داره اخبار رو نگاه میکنه"
سرخط خبرها: تن بی جان یک دختر در بار خیابان تهران سئول در حالی که به طور مشکوکی به قتل رسیده ساعتی پیش پیدا شد..(جععرررر😂😭)
-این همون دختره نبود که من دیشب پیشش بودمم؟؟
+درست حدس زدی مستر کیم"پوزخند"
جین:"داشت غذا میخورد که از قصد شبکه تلوزیون رو به اخبار زدی و صداشو بلند کردی.."
-"با چیزی که شنید غذا تو گلوش گیر کرد"
+"رفتی پشتش و به کمرش زدی تا ارومش کنی"
+عه وا.. دیدی چی شد جین؟ دختری که دیروز بهش چسبیده بودی مرده"تک خنده"
یونگی:"رو تخت دراز کشیده بودید و یونگی با گوشیش ور میرفت و تو ام به سینش تکیه داده بودی و صفحه گوشیش رو نگاه میکردی که برای لحظه ای رفت داخل گوگل تا چیزی سرچ کنه و خبر هارو دید..."
+یونگیا.. بنظرت کی کشتتش؟"با خونسردی"
-د.. دیشب کجا رفته بودی؟"وقتی دیشب میخواستین بخوابین بهش گفتی میری هوا بخوری.."
+به نظرت؟"پوزخند"
جیهوپ:"خبر هارو دید"
-دیشب من مست بودم.. ک.. کاری که نکردی نه؟
+نه نه.. اصلا... فقط وجود یه مزاحم ج.نده رو از زمین کم کردم
.....-
جیمین:"چون دیشب جیمین مس.ت بود تو ماشین رو روندی و اون خوابید تا برسین خونه ولی وسط راه وایسادی و بهش گفتی برای خریدن چند بسته رامن میری و زود برمیگردی و گزاشتی اون دوباره بخوابه ولی خبر نداشت با دستای خونی برگشتی:)"
-ات.. تو که به بهونه ی رامن خریدن نرفتی دختره رو...
+چرا اینو به من میگی؟ به من اعتماد نداری؟
-ن.. نه بابا.. فقط پرسیدم همین..
+اوهوم..
+توی این موضوع بایدم اعتماد نداشته باشی دارلینگ"زمزمه"
تهیونگ:"بعد شنیدن خبر ها برای اینکه گیجی از سرش بپره رفته بود دوش بگیره.. وقتی کارش تموم شد و خواست از کمد تو لباسشو برداره که تو ازش کش رفته بودی چاقوی خونیت که توی کمدت قایمش کرده بودی افتاد زمین.."
-"بلند با استرس اسمتو صدا زد"
+هوم.. حتما فهمیده"اروم و با لبخند یه وری"
جونگکوک:"رفته بود اتاق ورزشی که توی خونتونه و داشت بوکس تمرین میکرد..برای استراحت نشست و با گوشیش ور رفت و البته خبرا هم به چشمش خورد.. همون لحظه رفتی داخل اتاق و کنارش نشستی.."
-"گوشیش رو کنار گزاشت و دستتو گرفت تا ببوسه.. ولی با بوی دستات که بوی خون میداد خشکش زد"
+هی.. بوی خون نجس اون ز.نیکه رو میده؟
-شت.....
رو کش.ت)
نامجون:"داخل تلوزیون داره اخبار رو نگاه میکنه"
سرخط خبرها: تن بی جان یک دختر در بار خیابان تهران سئول در حالی که به طور مشکوکی به قتل رسیده ساعتی پیش پیدا شد..(جععرررر😂😭)
-این همون دختره نبود که من دیشب پیشش بودمم؟؟
+درست حدس زدی مستر کیم"پوزخند"
جین:"داشت غذا میخورد که از قصد شبکه تلوزیون رو به اخبار زدی و صداشو بلند کردی.."
-"با چیزی که شنید غذا تو گلوش گیر کرد"
+"رفتی پشتش و به کمرش زدی تا ارومش کنی"
+عه وا.. دیدی چی شد جین؟ دختری که دیروز بهش چسبیده بودی مرده"تک خنده"
یونگی:"رو تخت دراز کشیده بودید و یونگی با گوشیش ور میرفت و تو ام به سینش تکیه داده بودی و صفحه گوشیش رو نگاه میکردی که برای لحظه ای رفت داخل گوگل تا چیزی سرچ کنه و خبر هارو دید..."
+یونگیا.. بنظرت کی کشتتش؟"با خونسردی"
-د.. دیشب کجا رفته بودی؟"وقتی دیشب میخواستین بخوابین بهش گفتی میری هوا بخوری.."
+به نظرت؟"پوزخند"
جیهوپ:"خبر هارو دید"
-دیشب من مست بودم.. ک.. کاری که نکردی نه؟
+نه نه.. اصلا... فقط وجود یه مزاحم ج.نده رو از زمین کم کردم
.....-
جیمین:"چون دیشب جیمین مس.ت بود تو ماشین رو روندی و اون خوابید تا برسین خونه ولی وسط راه وایسادی و بهش گفتی برای خریدن چند بسته رامن میری و زود برمیگردی و گزاشتی اون دوباره بخوابه ولی خبر نداشت با دستای خونی برگشتی:)"
-ات.. تو که به بهونه ی رامن خریدن نرفتی دختره رو...
+چرا اینو به من میگی؟ به من اعتماد نداری؟
-ن.. نه بابا.. فقط پرسیدم همین..
+اوهوم..
+توی این موضوع بایدم اعتماد نداشته باشی دارلینگ"زمزمه"
تهیونگ:"بعد شنیدن خبر ها برای اینکه گیجی از سرش بپره رفته بود دوش بگیره.. وقتی کارش تموم شد و خواست از کمد تو لباسشو برداره که تو ازش کش رفته بودی چاقوی خونیت که توی کمدت قایمش کرده بودی افتاد زمین.."
-"بلند با استرس اسمتو صدا زد"
+هوم.. حتما فهمیده"اروم و با لبخند یه وری"
جونگکوک:"رفته بود اتاق ورزشی که توی خونتونه و داشت بوکس تمرین میکرد..برای استراحت نشست و با گوشیش ور رفت و البته خبرا هم به چشمش خورد.. همون لحظه رفتی داخل اتاق و کنارش نشستی.."
-"گوشیش رو کنار گزاشت و دستتو گرفت تا ببوسه.. ولی با بوی دستات که بوی خون میداد خشکش زد"
+هی.. بوی خون نجس اون ز.نیکه رو میده؟
-شت.....
۱۷.۳k
۲۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.