سلام زیادوقتتون را نمیگیره.لطفا کامل بخونید.و دوست داشتید
#سلام زیادوقتتون را نمیگیره.لطفا کامل بخونید.و دوست داشتید نظر بدید.#
#چرا ما ایرانیها عادت داریم در کار یکدیگر دخالت کنیم و سر از کار هم دربیاوریم؟#
از لحاظ زیرساخت فرهنگی، مردم ما در جامعهای زندگی میکنند که اصولاروابط عاطفی تنگاتنگی بین اعضای خانواده و فامیل وجود دارد، حتی در گذشته نهچندان دور میبینیم نقش هممحلی و همسایه نیز بسیار پررنگ بوده و اغلب اوقات در کنار هم و به شکل خیلی صمیمانهای ارتباط داشتند. به نظر میآید همین دیدگاه فرهنگی است که افراد را وادار به دخالت در کارهای شخصی و خصوصی افراد دیگر میکند.
در حقیقت، بسیاری از مردم ما با این توجیه که فلان شخص برایشان مهم است، اجازه هر نوع دخالتی را در زندگی شخص او را به خود میدهند. هر چند میتوان ریشه این رفتار را در عوامل دیگر مانند آبروی خانوادگی، آبروی محلی، فامیلی و... نیز جستجو کرد با این توجیه که وقتی ما با هم زندگی میکنیم یا در یک محل هستیم، آبروی جمعی داریم که باید حفظ شود. برخی افراد نیز به این دلیل که شخصی را دوست دارند و دلشان نمیخواهد صدمه بخورد و به بهانه نقش محافظتی که باید نسبت به او ایفا کنند، به خود اجازه هر نوع دخالتی را در امور شخصی فرد مورد علاقهشان میدهند.
البته از موارد مهمی که از گذشته تا حال از دلایل اصلی دخالت ایرانیان در امور شخصی یکدیگر محسوب میشود، تعیین نشدن حدود حریم شخصی افراد، چشم و همچشمیها، بیکار بودن و پرکردن اوقات با کنکاش در کار دیگران است. برخی نیز به بهانه بزرگتربودن و رعایت شرط احترام به بزرگتر برای خود حق دخالت در امور شخصی دیگران را قائل هستند و در این قالب یا با توجیه علاقه به دیگری به حریم شخصی دیگران تجاوز میکنند. به این ترتیب، ارزشهایی چون احترام به استقلال فردی، تجاوزنکردن به حریم شخصی و رعایتکردن حقوق دیگران براحتی خدشهدار میشود.
اینکه هر انسانی مختار به انتخاب مسیر زندگی و آینده خود است از مهمترین زیربناهای فرهنگی برای دخالتنکردن در امور دیگران است، اما از آنجا که در ایران در گذشته زندگی به صورت قومی و قبیلهای مرسوم بوده، حقوق فردی همیشه نادیده گرفته میشده است.
#چرا در موضوعی که اصلا به ما ربطی ندارد، خودمان را دخالت میدهیم؟#
با هر توجیه منطقی و غیرمنطقی، ما ایرانیها عادت کردهایم در کارهایی که اصلا به ما مربوط نمیشود، دخالت کنیم که شاید مربوط به این مساله میشود که ذهن ما از کودکی، کاملا قضاوتگر و برچسب زننده به دیگران تربیت میشود و با آموزشهای غیرمستقیم و رفتارهایی که در رابطه با خود ما صورت میگیرد، این رفتار یا ویژگی منفی در ما شکل میگیرد و به صورت ناخودآگاه، هرچند خود دوست نداشته باشیم نیز این رفتار را خواهیم داشت و تکرار میکنیم.
#دخالت کردن همان فضولی است؟#
کلمه دخالت یعنی تجاوز به حریم شخصی افراد، البته در جامعه ما برای اکثر افراد این کلمه مترادف با راهنماییکردن است. در حالی که دخالتکردن تنها در صورتی مناسب است که خطری جدی فرد یا جامعه را تهدید میکند.
#اصولا از نظر اخلاقی و آداب اجتماعی مرز پرسش و جستجو از مسائل دیگران چگونه تعریف میشود؟#
در اکثر کشورهای دیگر، افراد از کودکی آموزش میبینند که یکی از مهمترین آداب اجتماعی سوالنکردن در رابطه با مسائل شخصی دیگری و بیاننکردن نظر خود قبل از درخواست فرد مقابل است و این یکی از اصولیترین نگرشهای اجتماعی است که هیچکس حق ندارد به حریم شخصی فرد دیگری وارد شود، مگر در صورت خواسته خود فرد.
با در نظرداشتن اینکه احترام به دیگران یعنی اینکه بدون اجازه فرد، ورود به دنیای او ممنوع است از لحاظ اخلاقی و آداب اجتماعی مشخص میشود دخالتکردن، رفتار بسیار ناپسند و ناراحتکنندهای است.
مرزی بین دخالت و کمککردن به دیگران وجود دارد؟
صددرصد، مرزی بین دخالتکردن و کمک به دیگران وجود دارد. اینکه افراد به حکم کمک به دیگران میخواهند از کار و زندگی فرد دیگری سر دربیاورند، توجیهی کاملا غیرمنطقی برای شخص دخالتگر است. برای کمککردن حتما باید درخواستی از طرف مقابل اعلام شود، نه اینکه بدون خواسته آن شخص صرفا به خاطر اینکه فرد میخواهد کمک کند زندگی او را از اختیارش درآورد و به استقلال او لطمه بزند.
#چرا ما ایرانیها عادت داریم در کار یکدیگر دخالت کنیم و سر از کار هم دربیاوریم؟#
از لحاظ زیرساخت فرهنگی، مردم ما در جامعهای زندگی میکنند که اصولاروابط عاطفی تنگاتنگی بین اعضای خانواده و فامیل وجود دارد، حتی در گذشته نهچندان دور میبینیم نقش هممحلی و همسایه نیز بسیار پررنگ بوده و اغلب اوقات در کنار هم و به شکل خیلی صمیمانهای ارتباط داشتند. به نظر میآید همین دیدگاه فرهنگی است که افراد را وادار به دخالت در کارهای شخصی و خصوصی افراد دیگر میکند.
در حقیقت، بسیاری از مردم ما با این توجیه که فلان شخص برایشان مهم است، اجازه هر نوع دخالتی را در زندگی شخص او را به خود میدهند. هر چند میتوان ریشه این رفتار را در عوامل دیگر مانند آبروی خانوادگی، آبروی محلی، فامیلی و... نیز جستجو کرد با این توجیه که وقتی ما با هم زندگی میکنیم یا در یک محل هستیم، آبروی جمعی داریم که باید حفظ شود. برخی افراد نیز به این دلیل که شخصی را دوست دارند و دلشان نمیخواهد صدمه بخورد و به بهانه نقش محافظتی که باید نسبت به او ایفا کنند، به خود اجازه هر نوع دخالتی را در امور شخصی فرد مورد علاقهشان میدهند.
البته از موارد مهمی که از گذشته تا حال از دلایل اصلی دخالت ایرانیان در امور شخصی یکدیگر محسوب میشود، تعیین نشدن حدود حریم شخصی افراد، چشم و همچشمیها، بیکار بودن و پرکردن اوقات با کنکاش در کار دیگران است. برخی نیز به بهانه بزرگتربودن و رعایت شرط احترام به بزرگتر برای خود حق دخالت در امور شخصی دیگران را قائل هستند و در این قالب یا با توجیه علاقه به دیگری به حریم شخصی دیگران تجاوز میکنند. به این ترتیب، ارزشهایی چون احترام به استقلال فردی، تجاوزنکردن به حریم شخصی و رعایتکردن حقوق دیگران براحتی خدشهدار میشود.
اینکه هر انسانی مختار به انتخاب مسیر زندگی و آینده خود است از مهمترین زیربناهای فرهنگی برای دخالتنکردن در امور دیگران است، اما از آنجا که در ایران در گذشته زندگی به صورت قومی و قبیلهای مرسوم بوده، حقوق فردی همیشه نادیده گرفته میشده است.
#چرا در موضوعی که اصلا به ما ربطی ندارد، خودمان را دخالت میدهیم؟#
با هر توجیه منطقی و غیرمنطقی، ما ایرانیها عادت کردهایم در کارهایی که اصلا به ما مربوط نمیشود، دخالت کنیم که شاید مربوط به این مساله میشود که ذهن ما از کودکی، کاملا قضاوتگر و برچسب زننده به دیگران تربیت میشود و با آموزشهای غیرمستقیم و رفتارهایی که در رابطه با خود ما صورت میگیرد، این رفتار یا ویژگی منفی در ما شکل میگیرد و به صورت ناخودآگاه، هرچند خود دوست نداشته باشیم نیز این رفتار را خواهیم داشت و تکرار میکنیم.
#دخالت کردن همان فضولی است؟#
کلمه دخالت یعنی تجاوز به حریم شخصی افراد، البته در جامعه ما برای اکثر افراد این کلمه مترادف با راهنماییکردن است. در حالی که دخالتکردن تنها در صورتی مناسب است که خطری جدی فرد یا جامعه را تهدید میکند.
#اصولا از نظر اخلاقی و آداب اجتماعی مرز پرسش و جستجو از مسائل دیگران چگونه تعریف میشود؟#
در اکثر کشورهای دیگر، افراد از کودکی آموزش میبینند که یکی از مهمترین آداب اجتماعی سوالنکردن در رابطه با مسائل شخصی دیگری و بیاننکردن نظر خود قبل از درخواست فرد مقابل است و این یکی از اصولیترین نگرشهای اجتماعی است که هیچکس حق ندارد به حریم شخصی فرد دیگری وارد شود، مگر در صورت خواسته خود فرد.
با در نظرداشتن اینکه احترام به دیگران یعنی اینکه بدون اجازه فرد، ورود به دنیای او ممنوع است از لحاظ اخلاقی و آداب اجتماعی مشخص میشود دخالتکردن، رفتار بسیار ناپسند و ناراحتکنندهای است.
مرزی بین دخالت و کمککردن به دیگران وجود دارد؟
صددرصد، مرزی بین دخالتکردن و کمک به دیگران وجود دارد. اینکه افراد به حکم کمک به دیگران میخواهند از کار و زندگی فرد دیگری سر دربیاورند، توجیهی کاملا غیرمنطقی برای شخص دخالتگر است. برای کمککردن حتما باید درخواستی از طرف مقابل اعلام شود، نه اینکه بدون خواسته آن شخص صرفا به خاطر اینکه فرد میخواهد کمک کند زندگی او را از اختیارش درآورد و به استقلال او لطمه بزند.
۴.۳k
۰۸ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.