احمـدی نـژاد و روحـانی در طول پرواز به طور اتفاقی کنار یک
احمـدینـژاد و روحـانی در طول پرواز به طور اتفاقی کنار یکدیگر نشسته بودند...
ولی حرف نمیزدند،
پس از چند دقیقه روحـانی سکوت را شکست و گفت:
«نظر شما چیه که یه تراول 50 هزار تومانی از پنجره هواپیما به بیرون پرتاب کنیم تا یک نفر روی زمین آن را پیدا کند و خوشحال شود؟!»
احـمدینژاد لبخندی زد و گفت: «نظر شما چیه که 50 تا اسکناس هزار تومانی پایین بیندازیم تا 50 نفر پیدایش کنند و خوشحال شوند؟»
در همین هنگام خلبان در بلندگوی هواپیما گفت: «اگه به این بحث مسخره ادامه بدهید، هر دو نفر شما را پایین میاندازم تا 80 میلیون نفر خوشحال شوند:D:))
ولی حرف نمیزدند،
پس از چند دقیقه روحـانی سکوت را شکست و گفت:
«نظر شما چیه که یه تراول 50 هزار تومانی از پنجره هواپیما به بیرون پرتاب کنیم تا یک نفر روی زمین آن را پیدا کند و خوشحال شود؟!»
احـمدینژاد لبخندی زد و گفت: «نظر شما چیه که 50 تا اسکناس هزار تومانی پایین بیندازیم تا 50 نفر پیدایش کنند و خوشحال شوند؟»
در همین هنگام خلبان در بلندگوی هواپیما گفت: «اگه به این بحث مسخره ادامه بدهید، هر دو نفر شما را پایین میاندازم تا 80 میلیون نفر خوشحال شوند:D:))
۶۱۴
۱۱ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.