در بارهء روش روی آوری دوباره به خویشفرمائی گرائی ::::::::
در بارهء روش روی آوری دوباره به خویشفرمائی گرائی :::::::::::::::::::::::::
باید گفت همانگونه که همهء باستانشناسان و تاریخدانان پذیرفته اند ، اروپا از هنگام پدید آمدن آدم اندیشگر کالبد امروزی در سال 160000 پ.م. تا سال 334 پ.م. ، از دیدگاه "سودآوری" (اقتصاد) و شیوهء "راهبری همایه" (ادارهء جامعه) ، همواره چند پله "پس افتاده تر" (عقب مانده تر) از خاورمیانه بوده است ؛ و در هنگامی که شهرنشینی (تمدن) در خاورمیانه پدید آمد ، کوچکترین نشانه ای از شهرنشینی در میان اروپائی ها دیده نمی شد . تا اینکه در سال 334 پیش از میلاد {2} ، بزرگترین دزد تاریخ جهان (اسکندر مقدونی پلید) ، با لشگر مزدور خود ، به خاک پاک و بسیار گستردهء {3} ایران هخامنشی تاخت ، و دارائی های پولی (زر و سیم و سنگ های ارزشمند) و دارائی های مینوئی (معنوی) ایران هخامنشی را تاراج کرد {4}، وبه یونان برد ؛ و به ویرانسازی شهرهای بی مانند ایران هخامنشی پرداخت . پس از این بزرگترین تاراج تاریخ ، و با این دارائی های به تاراج رفته ، امپراتوری یونان ساخته شد ؛ و پس از چندین سده ، از دل این امپراتوری ، امپراتوری روم و سپس از دل آن ، کشورهای اروپائی امروز و ایالات متحدهء آمریکا و دیگر کشورهای قارهء آمریکا پدید آمدند . ولی چون دزدی ، همیشه بی سرانجام است می بینیم که امروزه ، جهان در زیر بار دشواری های فراوان ، می سوزد . من بر این باورم که "پلیدی زدائی" از جهان ، با انجام چهار "بهسازی" (اصلاحات) زیر ، "شدنی" (امکانپذیر) می باشد :
1- فراگیر شدن شیوهء فرآوری (شیوهء تولید) "خویشفرمائی گرائی" ، بگونه ای که در همهء کشورهای جهان ، و بویژه در ایالات متحدهء آمریکا ، همهء مزدبگیران (دارای کار یا بیکار){1} ، به خویشفرماهای ریز و درشت در ریخت " همیاری رسه داری های " (شرکت های تعاونی ) خویشفرمائی ، و یا "تک خویشفرماها" دگرش یابند (تبدیل شوند). سرمایهء این " همیاری رسه داری ها" ، یا از سوی خود "هموندهای همیاری رسه داری ها" (اعضای شرکت های تعاونی) ، و یا از راه پدید آوردن یک "پیشی گیری" (مسابقهء) بزرگ جهانی برای بخشش سرمایه از سوی ابرسرمایه داران ، به کسانی که سرمایه ندارند ، فراهم می شود . چنانچه ابرسرمایه داران از بخشش سرمایه خودداری نمودند ، این سرمایه ها باید از راه "همایه رس گیری" (مالیات گیری) از دارندگان سرمایه های ایستا (راکد) و .... فراهم شود . باید دانست که هموندهای (اعضای) این همیاری ها (تعاونی ها) نخواهند توانست که سرمایه های فراهم شده از راه بخشش را برداشت کنند . بواژگانی دیگر ، این گونه از سرمایه ها ، تنها برای روند فرآوری (تولید) هستند . بی گمان آنها می توانند سرمایهء از پیش داشتهء خود و یا سودی که از کارشان بدست می آید را به هر اندازه که می خواهند برداشت کنند ؛ گرچه خردمندانه نیست بیش از پیرامون ده درصد از سود خود را برداشت کنند . همانجور که پیش از این گفتم ، در کنار " همیاری رسه داری های (شرکت های تعاونی ) خویشفرمائی" ، "تک خویشفرمایان" نیز می توانند به کارهای سودآورانه (اقتصادی) بپردازند.
اینکه من گوشزد می کنم که بهسازی ها باید از "ایالات متحدهءآ مریکا" آغاز شوند ، به این چرائی است که از دیدگاه من ، انجام گرفتن بهسازی بالا در این کشور ، پیش نیاز بهسازی جهان می باشد ، اگر بهسازی ها (اصلاحات) از آمریکا آغاز نشود ، آمریکا هر کوششی برای بهسازی ، در هر کشور دیگری را به شکست خواهد کشاند . از سوی دیگر ، خیلی از سرپرست های (مسئولین) کشورهای گوناگون هستند که می گویند چون در آمریکا ، فلان راهبرد (سیاست) نادرست پیگیری می شود ، پس ما هم می توانیم بمانند آمریکا از چنین راهبردی پیروی کنیم .
2- آغاز شدن روند پرشتاب کاستن " ناهمگونی های مردمگروهی" (اختلافات طبقاتی) از روش های دیگر (جدا از بهسازی بالا) ، به اندازهء چشمگیر ، در همهء کشورهای جهان ، وبویژه در ایالات متحدهء آمریکا.
3- آغاز شدن روند پرشتاب کنارگذاری (حذف) آلایش های (فسادهای) "سودآورانه – راهبرانه" ( اقتصادی – اداری) ، در همهء کشورهای جهان ، وبویژه در ایالات متحدهء آمریکا .
4- آغاز شدن روند پرشتاب ازمیان بردن "کارکرد" (نقش) سرمایه و پول در "گزینش های" (انتخابات) گوناگون ، وآزادی بی "اگری" (قید وشرط) برای همهء "رهبرادها" (احزاب) ، در همهء کشورهای جهان ، و بویژه در ایالات متحدهء آمریکا.
زیرنویس ها :
{1}
هر کسی ، با هر اندازه از دانش (از بیسواد تا استاد برجستهء دانشگاه) ، که برای کسی (فردی) دیگر ، و یا کسانی (افرادی) دیگر کار می کند و مزد می گیرد ، "مزدبگیر" نام دارد . کسی که بیکار است و آمادهء کار است نیز ، مزدبگیر به شمار می آید . "خویشفرما" هم کسی است که هم سرمایه دارد ، وهم کار می کند ، ولی مزدبگیری را در استخدام خود ندارد .
{2}
باید گفت همانگونه که همهء باستانشناسان و تاریخدانان پذیرفته اند ، اروپا از هنگام پدید آمدن آدم اندیشگر کالبد امروزی در سال 160000 پ.م. تا سال 334 پ.م. ، از دیدگاه "سودآوری" (اقتصاد) و شیوهء "راهبری همایه" (ادارهء جامعه) ، همواره چند پله "پس افتاده تر" (عقب مانده تر) از خاورمیانه بوده است ؛ و در هنگامی که شهرنشینی (تمدن) در خاورمیانه پدید آمد ، کوچکترین نشانه ای از شهرنشینی در میان اروپائی ها دیده نمی شد . تا اینکه در سال 334 پیش از میلاد {2} ، بزرگترین دزد تاریخ جهان (اسکندر مقدونی پلید) ، با لشگر مزدور خود ، به خاک پاک و بسیار گستردهء {3} ایران هخامنشی تاخت ، و دارائی های پولی (زر و سیم و سنگ های ارزشمند) و دارائی های مینوئی (معنوی) ایران هخامنشی را تاراج کرد {4}، وبه یونان برد ؛ و به ویرانسازی شهرهای بی مانند ایران هخامنشی پرداخت . پس از این بزرگترین تاراج تاریخ ، و با این دارائی های به تاراج رفته ، امپراتوری یونان ساخته شد ؛ و پس از چندین سده ، از دل این امپراتوری ، امپراتوری روم و سپس از دل آن ، کشورهای اروپائی امروز و ایالات متحدهء آمریکا و دیگر کشورهای قارهء آمریکا پدید آمدند . ولی چون دزدی ، همیشه بی سرانجام است می بینیم که امروزه ، جهان در زیر بار دشواری های فراوان ، می سوزد . من بر این باورم که "پلیدی زدائی" از جهان ، با انجام چهار "بهسازی" (اصلاحات) زیر ، "شدنی" (امکانپذیر) می باشد :
1- فراگیر شدن شیوهء فرآوری (شیوهء تولید) "خویشفرمائی گرائی" ، بگونه ای که در همهء کشورهای جهان ، و بویژه در ایالات متحدهء آمریکا ، همهء مزدبگیران (دارای کار یا بیکار){1} ، به خویشفرماهای ریز و درشت در ریخت " همیاری رسه داری های " (شرکت های تعاونی ) خویشفرمائی ، و یا "تک خویشفرماها" دگرش یابند (تبدیل شوند). سرمایهء این " همیاری رسه داری ها" ، یا از سوی خود "هموندهای همیاری رسه داری ها" (اعضای شرکت های تعاونی) ، و یا از راه پدید آوردن یک "پیشی گیری" (مسابقهء) بزرگ جهانی برای بخشش سرمایه از سوی ابرسرمایه داران ، به کسانی که سرمایه ندارند ، فراهم می شود . چنانچه ابرسرمایه داران از بخشش سرمایه خودداری نمودند ، این سرمایه ها باید از راه "همایه رس گیری" (مالیات گیری) از دارندگان سرمایه های ایستا (راکد) و .... فراهم شود . باید دانست که هموندهای (اعضای) این همیاری ها (تعاونی ها) نخواهند توانست که سرمایه های فراهم شده از راه بخشش را برداشت کنند . بواژگانی دیگر ، این گونه از سرمایه ها ، تنها برای روند فرآوری (تولید) هستند . بی گمان آنها می توانند سرمایهء از پیش داشتهء خود و یا سودی که از کارشان بدست می آید را به هر اندازه که می خواهند برداشت کنند ؛ گرچه خردمندانه نیست بیش از پیرامون ده درصد از سود خود را برداشت کنند . همانجور که پیش از این گفتم ، در کنار " همیاری رسه داری های (شرکت های تعاونی ) خویشفرمائی" ، "تک خویشفرمایان" نیز می توانند به کارهای سودآورانه (اقتصادی) بپردازند.
اینکه من گوشزد می کنم که بهسازی ها باید از "ایالات متحدهءآ مریکا" آغاز شوند ، به این چرائی است که از دیدگاه من ، انجام گرفتن بهسازی بالا در این کشور ، پیش نیاز بهسازی جهان می باشد ، اگر بهسازی ها (اصلاحات) از آمریکا آغاز نشود ، آمریکا هر کوششی برای بهسازی ، در هر کشور دیگری را به شکست خواهد کشاند . از سوی دیگر ، خیلی از سرپرست های (مسئولین) کشورهای گوناگون هستند که می گویند چون در آمریکا ، فلان راهبرد (سیاست) نادرست پیگیری می شود ، پس ما هم می توانیم بمانند آمریکا از چنین راهبردی پیروی کنیم .
2- آغاز شدن روند پرشتاب کاستن " ناهمگونی های مردمگروهی" (اختلافات طبقاتی) از روش های دیگر (جدا از بهسازی بالا) ، به اندازهء چشمگیر ، در همهء کشورهای جهان ، وبویژه در ایالات متحدهء آمریکا.
3- آغاز شدن روند پرشتاب کنارگذاری (حذف) آلایش های (فسادهای) "سودآورانه – راهبرانه" ( اقتصادی – اداری) ، در همهء کشورهای جهان ، وبویژه در ایالات متحدهء آمریکا .
4- آغاز شدن روند پرشتاب ازمیان بردن "کارکرد" (نقش) سرمایه و پول در "گزینش های" (انتخابات) گوناگون ، وآزادی بی "اگری" (قید وشرط) برای همهء "رهبرادها" (احزاب) ، در همهء کشورهای جهان ، و بویژه در ایالات متحدهء آمریکا.
زیرنویس ها :
{1}
هر کسی ، با هر اندازه از دانش (از بیسواد تا استاد برجستهء دانشگاه) ، که برای کسی (فردی) دیگر ، و یا کسانی (افرادی) دیگر کار می کند و مزد می گیرد ، "مزدبگیر" نام دارد . کسی که بیکار است و آمادهء کار است نیز ، مزدبگیر به شمار می آید . "خویشفرما" هم کسی است که هم سرمایه دارد ، وهم کار می کند ، ولی مزدبگیری را در استخدام خود ندارد .
{2}
۲.۶k
۱۷ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.