سلام رفیق بی رفیق تولدت مبارک مشتی گلی ۱۰۰۰سال بدبختیت مب
سلام رفیق بی رفیق تولدت مبارک مشتی گلی ۱۰۰۰سال بدبختیت مبارک تلخ ترین روز زندگیت مبارک دارک ترین تولدت مبارک
امشب جوری شکستم که صداش تا مغزم اومد امشب هیچکس منو نخواست هیچکس یه آدم خسته و بی اعصاب رو نمیخواد باز من موندم قرصام و سیگارم و ابجوم اها الان میمونه آرزوم دو تا آرزو بیشتر نعرم اینکه جوری برم که همه فک کنن مردم البته الان هم زنده ام مرده ام واسشون فرق نعره اگه این یکی نشه مشتی میگن خیلی خدایی امسال آخرین سال زندگیم باشه هر روز به امید اینکه درس میشد بلن میشدم فک میکردم کنارمه فک میکردم پشت دارم اما پشتم امشب خالی شد عین دره خیلی سال فک میکردم لاقل هستین اما خیال خودم بود مرسی که خیلی پست بودین 💔عب نعره مشتی هر چی درد بود کشیدیم اینم روش اما خوب حالم پشت تلفن عین آدمی بود که از طبقه ۱۲۰ افتاده پایین جون داره ها تا اینکه ماشین سنگین از سرش رد میشه ولی باز خندیدم گفتم درک میکنم چقدر درک کنم ترک بشم 🙂💔 امشب جوری یادمه که نفس نمیکشم دیگه دردم نمیاد دیگه فهمیدم هیچکی نیس مشتی من خودمم از دست دادم اخری درد داشت خیلی بد میشینم تا صبح به این دردم میخندم 😂💔چون تقصیر خودم بود فقط اینکه اگه بخوام به خودم یه چیزی بگم میگم دیدی از هر چی ترسیدی سرت اومد مشتی ها ای کاش اون زنگ نمیزدم باز خودمو گول میزدم ای کاش دیگه نمیشه به عقب برگشت دعا کنید آخرین سالی باشه که واستون پست میزارم خیلی دوستون دارم واسم دعا کنید نباشم مخلص همه :)) تاریخ ۱۷شهریور ۱۴۰۲ از همه خسم
امشب جوری شکستم که صداش تا مغزم اومد امشب هیچکس منو نخواست هیچکس یه آدم خسته و بی اعصاب رو نمیخواد باز من موندم قرصام و سیگارم و ابجوم اها الان میمونه آرزوم دو تا آرزو بیشتر نعرم اینکه جوری برم که همه فک کنن مردم البته الان هم زنده ام مرده ام واسشون فرق نعره اگه این یکی نشه مشتی میگن خیلی خدایی امسال آخرین سال زندگیم باشه هر روز به امید اینکه درس میشد بلن میشدم فک میکردم کنارمه فک میکردم پشت دارم اما پشتم امشب خالی شد عین دره خیلی سال فک میکردم لاقل هستین اما خیال خودم بود مرسی که خیلی پست بودین 💔عب نعره مشتی هر چی درد بود کشیدیم اینم روش اما خوب حالم پشت تلفن عین آدمی بود که از طبقه ۱۲۰ افتاده پایین جون داره ها تا اینکه ماشین سنگین از سرش رد میشه ولی باز خندیدم گفتم درک میکنم چقدر درک کنم ترک بشم 🙂💔 امشب جوری یادمه که نفس نمیکشم دیگه دردم نمیاد دیگه فهمیدم هیچکی نیس مشتی من خودمم از دست دادم اخری درد داشت خیلی بد میشینم تا صبح به این دردم میخندم 😂💔چون تقصیر خودم بود فقط اینکه اگه بخوام به خودم یه چیزی بگم میگم دیدی از هر چی ترسیدی سرت اومد مشتی ها ای کاش اون زنگ نمیزدم باز خودمو گول میزدم ای کاش دیگه نمیشه به عقب برگشت دعا کنید آخرین سالی باشه که واستون پست میزارم خیلی دوستون دارم واسم دعا کنید نباشم مخلص همه :)) تاریخ ۱۷شهریور ۱۴۰۲ از همه خسم
۴.۵k
۱۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.