P2وقتی از سرکار برمیگردی خونه
سناریو
درخواستی
وقتی از سرکار برمیگردی خونه با چ چیزی مواجه میشی
--------------------------
جی هوپ
رفتی پشت در خونه و خواستی کلید بندازی ک صدای بلند موسیقی از توی خونه شنیدی ....این برات عادی بود و میدونستی ک مثل همیشه جیهوپ در حال رقصیدنه ولی نمیدونستی قراره با چی مواجه شی ....کلید انداختی و رفتی تو ک دیدی جی هوپ با استایل (اسلاید 2) در حال تورک زدن و دیوونه بازیه....یه عینک افتابی هم زده بود و داشت دیوونه وار سرشو تکون میداد ک عینک افتابیش از روی سرش پرواز کرد و افتاد جلوی پای تو ....جی هوپ هم با همون جنگولک بازی اومد تا عینکشو برداره ک با چهره ی شوک زده ی تو مواجه شد .....
یه نگاه به تو انداخت
ی نگاه به استایل دارک خودش انداخت ...
یه ثانیه گذشت ....
2 ثانیه گذشت.....
3 ثانیه گذشت.....
ب همین منوال 30 ثانیه گدشت ک یهو جفتتون از خنده منفجر شدین ......
حالا هم من باید برم ب جین بگم لباس بچوشه و بیاد این دوتا رو از روی زمین جمع کنه.....
----------------
جیمین
در باز کردی و پریدی توی خونه ....
+پارک جیمین من اومدمممممم
صدای جیغ خوشحالی جیمین از توی اتاق میومد ....با دو از اتاق خارج شد و با خندش دویید سمتت ....تو هم دستاتو باز کردی تا بغلش کنی و اونم همینظور ک داشت میدویید سمتت پاش ب گوشه ی صندلی گیر کرد و خورد بهت و جفتتون ب صورت ایکس پخش زمین شدید....هیچی دیگه بعد از اینکه جین اون دوتا دوست بالایی رو از کف زمین جمع کرد باید بره ا/ت ی باند پیچی شده رو ازبیمارستان تحویل بگیره...
----------------------------
ته ته
رفتی توی خونه ک دیدی بوی سوز میاد
+ته ته؟من اومدمممممم اووممم این بویه چیه؟
یهو دیدی ته ته سرتا پا سیاه و زغالی از تو اشپز خونه در حالی ک ی پارچ اب دستشه اومد بیرون
+یا پیغمبر این چ سر و وضعیهههه؟
-ا/ت بخدا تقصیر من نبودددد....من میخواستم برای اولین بار اشپزی کنم ک یهو یونتان اون دستمالی ک برای تمیز کردن اوپن ازش استفاده میکردی و برداشت و دویید روی اوپن و انداختش روی گاز ...تا اومدم یونتتانو بگیرم اشپز خونه اتیش گرفت ....
+اها...
+.......
+.......
+هاا
+هااااااااا؟
+چی گفتیییییییییی؟
_بیا کمککککک
-------------------------
کوک
کوک مثل همیشه در حال تمرین بوکس بود و اهنگ گذاشته بود و حسابی فاز گرفته بود....تو هم از پشت داشتی تماشاش میکردی و مجذوب سکسی بودنش شد بودی....
ک تصمیم گرفتی از پشت بپری بغلش....دوییدی و محکم دستتو دور گردنش حلقه کردی ....اونم ک نمیدونست تویی یهو اون روحیه جکی جانیش گل کرد و دستتو گرفت و از بالای سر با کمر پرتت کرد زمین ....
تو هم تهاله ات رفته بود توی لوزالمعده ات اصلا نمیتونستی تکون بخوری و حرف بزنی و فقط با چشای گشاد ب کوک خیره شدی ...
-عه ا/ت تو بودی ؟ببخشید فکر کردم یکی اومده گردنمو بگیره....
خلاصه ک باید ب جین بگم بعدش بیاد ا/ت رو با ویلچر از بیمارستان تحویل بگیره ...
و اگ لایک نکنی و کامنت نزاری هم میام شورت پلنگیتو میکشم رو سرتتتتتتتتتتتت
درخواستی
وقتی از سرکار برمیگردی خونه با چ چیزی مواجه میشی
--------------------------
جی هوپ
رفتی پشت در خونه و خواستی کلید بندازی ک صدای بلند موسیقی از توی خونه شنیدی ....این برات عادی بود و میدونستی ک مثل همیشه جیهوپ در حال رقصیدنه ولی نمیدونستی قراره با چی مواجه شی ....کلید انداختی و رفتی تو ک دیدی جی هوپ با استایل (اسلاید 2) در حال تورک زدن و دیوونه بازیه....یه عینک افتابی هم زده بود و داشت دیوونه وار سرشو تکون میداد ک عینک افتابیش از روی سرش پرواز کرد و افتاد جلوی پای تو ....جی هوپ هم با همون جنگولک بازی اومد تا عینکشو برداره ک با چهره ی شوک زده ی تو مواجه شد .....
یه نگاه به تو انداخت
ی نگاه به استایل دارک خودش انداخت ...
یه ثانیه گذشت ....
2 ثانیه گذشت.....
3 ثانیه گذشت.....
ب همین منوال 30 ثانیه گدشت ک یهو جفتتون از خنده منفجر شدین ......
حالا هم من باید برم ب جین بگم لباس بچوشه و بیاد این دوتا رو از روی زمین جمع کنه.....
----------------
جیمین
در باز کردی و پریدی توی خونه ....
+پارک جیمین من اومدمممممم
صدای جیغ خوشحالی جیمین از توی اتاق میومد ....با دو از اتاق خارج شد و با خندش دویید سمتت ....تو هم دستاتو باز کردی تا بغلش کنی و اونم همینظور ک داشت میدویید سمتت پاش ب گوشه ی صندلی گیر کرد و خورد بهت و جفتتون ب صورت ایکس پخش زمین شدید....هیچی دیگه بعد از اینکه جین اون دوتا دوست بالایی رو از کف زمین جمع کرد باید بره ا/ت ی باند پیچی شده رو ازبیمارستان تحویل بگیره...
----------------------------
ته ته
رفتی توی خونه ک دیدی بوی سوز میاد
+ته ته؟من اومدمممممم اووممم این بویه چیه؟
یهو دیدی ته ته سرتا پا سیاه و زغالی از تو اشپز خونه در حالی ک ی پارچ اب دستشه اومد بیرون
+یا پیغمبر این چ سر و وضعیهههه؟
-ا/ت بخدا تقصیر من نبودددد....من میخواستم برای اولین بار اشپزی کنم ک یهو یونتان اون دستمالی ک برای تمیز کردن اوپن ازش استفاده میکردی و برداشت و دویید روی اوپن و انداختش روی گاز ...تا اومدم یونتتانو بگیرم اشپز خونه اتیش گرفت ....
+اها...
+.......
+.......
+هاا
+هااااااااا؟
+چی گفتیییییییییی؟
_بیا کمککککک
-------------------------
کوک
کوک مثل همیشه در حال تمرین بوکس بود و اهنگ گذاشته بود و حسابی فاز گرفته بود....تو هم از پشت داشتی تماشاش میکردی و مجذوب سکسی بودنش شد بودی....
ک تصمیم گرفتی از پشت بپری بغلش....دوییدی و محکم دستتو دور گردنش حلقه کردی ....اونم ک نمیدونست تویی یهو اون روحیه جکی جانیش گل کرد و دستتو گرفت و از بالای سر با کمر پرتت کرد زمین ....
تو هم تهاله ات رفته بود توی لوزالمعده ات اصلا نمیتونستی تکون بخوری و حرف بزنی و فقط با چشای گشاد ب کوک خیره شدی ...
-عه ا/ت تو بودی ؟ببخشید فکر کردم یکی اومده گردنمو بگیره....
خلاصه ک باید ب جین بگم بعدش بیاد ا/ت رو با ویلچر از بیمارستان تحویل بگیره ...
و اگ لایک نکنی و کامنت نزاری هم میام شورت پلنگیتو میکشم رو سرتتتتتتتتتتتت
۱۷.۷k
۰۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.