JACK IN THE BOX
JACK IN THE BOX
PART 7
(از این به بعد آنچه گذشت نداریم)
سوجون:اوه بله حتما کیوتی
خلیحابجهلجهبجخ اون بهم گفت کیوتی؟عررررر
رفتیم به سمت یکی از اتاقای مهمان
سو:بفرمایین تو ارباب
سوج:ممنون
سوهو:خب راستش میخواستم یچیزی بهتون بگم که خیلی خجالت میکشم ولی خب ..
راستش من
سوج:سرتوبالابگیر و بدون خجالت حرف بزن بهم نگاه کن آروم باش بهم بگو چی شده؟
سوهو:من دوستون دارم راستش شاید بگین سنم خیلی خیلی کمه نسبت به شما ولی من نمیدونم چرا ولی من عاشقتون شدم و بهتون حق میدم که اگه بخواین دیگه ریختمو نبینین ول....*تند تند*
واتتت؟چی شددد؟این چیه جیغغغغغغ اون من و بدسید؟بیخیال این کارا اوه شت چرا یهو من و نشوند رو پاش عه سوهو ببند و همراهی کن
Pov writer :
همینجوری داشتن هم و میبوسیدن که سوجون (هاها خودم...😎💪🏻) از لباش جدا شد
سوج:منم دوست دارم کوچولو می خواستم یروزم همینو بهت بگم ولی مثل لینکه تو زود تر گفتی و اینکه عمرا ترکت کنم بیبی
سو:من الان ....جیغغغغ وای الان یعنی قبولل کردیییی؟
سوج:آره کیوتی
سو:*یه ماچ به لب*یعنی الان رسما دوست پسرمیییی
سوهو سوجون و بغل کرد و سوجونم اونو بلندش کرد و سمت ماشینش رفت و از عمارت کوک رفت و سمت عمارت خودش رفت
(۳ هفته بعد)
(خب خب بریم سراغ کوک)
Pov Kook:
هنوز که هنوزه خوشگله خدا موهای جیگرشو نگا که فر ریخته روی پیشونیش
هعی قرار بود بریم بیرون پس یه یقه اصکی مشکی با یه شلوار مشکی با نیم بوت مشکی پوشیدم و رفتم سراغ اون کیوتی (استایلاشون میزارم)
کلا همه لباس پوشیده بودن که ... واو چه خوشگل شده واوووو
همینجوری دهنم وا بود که جین (بادیگاردش)از نا کجا آباد اومد و دهنم و بست
جین:مگس نره توش یوقت ایش ماعم میا
کوک:ما؟
عه وا نامی هیونگ چطوری؟
نامی :سلامت کو بچه
نامجین:سلام*روبه بقیه*
بقیه. :سلام
جین:من پارک سوکجین هستم و ایشون نامزدم کیم نامجون
نام:من کیم نامجون هستم البته عزیزم شما کیمی نه پارک
جین:ببند عزیزم تا برات دمپایی نیوردم
ته:سلام من کیم تهیونگ هستم ۲۲ سالمه
یونگی:منم مین یونگیم ۲۰ ساله
بک:منم بیون بکهیون هستم ۱۸ ساله
نامجین:خوشوقتیم
همه:همچنین
سوهو:واسین واسین سووجییی بغلم کن
خب سلام منم هان سوهوام ۱۸ سالمه
تهیونبک:خوشوقتیم
...........
خیلی خیلییی زیاد شد
لایک و کام یادتون باشه بزارین
یکمی بهم انرژی بدین
میدونین که شما انرژی منین
PART 7
(از این به بعد آنچه گذشت نداریم)
سوجون:اوه بله حتما کیوتی
خلیحابجهلجهبجخ اون بهم گفت کیوتی؟عررررر
رفتیم به سمت یکی از اتاقای مهمان
سو:بفرمایین تو ارباب
سوج:ممنون
سوهو:خب راستش میخواستم یچیزی بهتون بگم که خیلی خجالت میکشم ولی خب ..
راستش من
سوج:سرتوبالابگیر و بدون خجالت حرف بزن بهم نگاه کن آروم باش بهم بگو چی شده؟
سوهو:من دوستون دارم راستش شاید بگین سنم خیلی خیلی کمه نسبت به شما ولی من نمیدونم چرا ولی من عاشقتون شدم و بهتون حق میدم که اگه بخواین دیگه ریختمو نبینین ول....*تند تند*
واتتت؟چی شددد؟این چیه جیغغغغغغ اون من و بدسید؟بیخیال این کارا اوه شت چرا یهو من و نشوند رو پاش عه سوهو ببند و همراهی کن
Pov writer :
همینجوری داشتن هم و میبوسیدن که سوجون (هاها خودم...😎💪🏻) از لباش جدا شد
سوج:منم دوست دارم کوچولو می خواستم یروزم همینو بهت بگم ولی مثل لینکه تو زود تر گفتی و اینکه عمرا ترکت کنم بیبی
سو:من الان ....جیغغغغ وای الان یعنی قبولل کردیییی؟
سوج:آره کیوتی
سو:*یه ماچ به لب*یعنی الان رسما دوست پسرمیییی
سوهو سوجون و بغل کرد و سوجونم اونو بلندش کرد و سمت ماشینش رفت و از عمارت کوک رفت و سمت عمارت خودش رفت
(۳ هفته بعد)
(خب خب بریم سراغ کوک)
Pov Kook:
هنوز که هنوزه خوشگله خدا موهای جیگرشو نگا که فر ریخته روی پیشونیش
هعی قرار بود بریم بیرون پس یه یقه اصکی مشکی با یه شلوار مشکی با نیم بوت مشکی پوشیدم و رفتم سراغ اون کیوتی (استایلاشون میزارم)
کلا همه لباس پوشیده بودن که ... واو چه خوشگل شده واوووو
همینجوری دهنم وا بود که جین (بادیگاردش)از نا کجا آباد اومد و دهنم و بست
جین:مگس نره توش یوقت ایش ماعم میا
کوک:ما؟
عه وا نامی هیونگ چطوری؟
نامی :سلامت کو بچه
نامجین:سلام*روبه بقیه*
بقیه. :سلام
جین:من پارک سوکجین هستم و ایشون نامزدم کیم نامجون
نام:من کیم نامجون هستم البته عزیزم شما کیمی نه پارک
جین:ببند عزیزم تا برات دمپایی نیوردم
ته:سلام من کیم تهیونگ هستم ۲۲ سالمه
یونگی:منم مین یونگیم ۲۰ ساله
بک:منم بیون بکهیون هستم ۱۸ ساله
نامجین:خوشوقتیم
همه:همچنین
سوهو:واسین واسین سووجییی بغلم کن
خب سلام منم هان سوهوام ۱۸ سالمه
تهیونبک:خوشوقتیم
...........
خیلی خیلییی زیاد شد
لایک و کام یادتون باشه بزارین
یکمی بهم انرژی بدین
میدونین که شما انرژی منین
۲۶۵
۰۵ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.