چو سرو باش آزاد
حکیم فرزانهای را پرسیدند: «چندین درخت نامور که خدای عز و جل آفریده است و برومند، هیچ یک را آزاد نخواندهاند مگر سرو را که ثمرهای ندارد؛ در این چه حکمت است؟»
گفت: «هر درختی را ثمره معین است که به وقتی معلوم، به وجود آن تازه آید و گاهی به عدم آن پژمرده شود. و سرو را هیچ از این نیست و همه وقتی خوش است و این صفت آزادگان است.»
به آنچه میگذرد دل منه که دجله بسی
پس از خلیفه بخواهد گذشت در بغداد
گرت ز دست برآید، چو نخل باش کریم
ورت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد
گلستان سعدی
#سرو
#حکایت
#حکایت_زیبا
#آزادگی
##مرد
#گلستان
#سعدی
گفت: «هر درختی را ثمره معین است که به وقتی معلوم، به وجود آن تازه آید و گاهی به عدم آن پژمرده شود. و سرو را هیچ از این نیست و همه وقتی خوش است و این صفت آزادگان است.»
به آنچه میگذرد دل منه که دجله بسی
پس از خلیفه بخواهد گذشت در بغداد
گرت ز دست برآید، چو نخل باش کریم
ورت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد
گلستان سعدی
#سرو
#حکایت
#حکایت_زیبا
#آزادگی
##مرد
#گلستان
#سعدی
۷۱.۴k
۰۴ دی ۱۴۰۱