اشعار هاشور ۶۶ زانا کوردستانی

▪اشعار هاشور ۶۶ زانا کوردستانی


(۱)
دریا دور بود وُ ماهی،
به تنگ کوچک‌اش دل بست.
دیگر باور نکرد،
--قصه‌ی دریا را


(۲)
به اشک چشم آبیاری کرده‌ام
مزرعه‌ را...
وعده‌ را،
--درو کن!


(۳)
عجب زمین بایری
حتی رمه‌های گوسفند نیز
در آن نمی‌خورند،
--ذهنم را...


#زانا_کوردستانی
دیدگاه ها (۰)

اشعار کوتاهی از زانا کوردستانی

شعرهایی از ابراهیم اورامانی

اسامه جوشن

حجت حسنوند

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط