شعر و ادبیات

#امید_و_ایمان
تو بیشتر میکنی شوقم، تو بیشتر میکنی دردم
تو شوق و درد این قلبی که افزون میشود هر دم

ز فکر یأس من بگذر که یأس در من ندارد راه
امید دارم به آن قدرت که ایمان بر او آوردم

اگر روزی شنیدی که خبر از من نمی آید
بدان عیدت شده جانم، که آن روزیست که من مردَم!

اگر که جنّ و انس آیند که از عشقت برآرم دست
بدان ای عشق و حوّایم ز عشقت بر نمیگردم

خیال باطلست جانم نشستی منتظر ضدّم
بلند شو انتظار سختست! نخواهی دید دلسردم!

اگر بینی که بر عشقت! در و دیوار مانع است!
یکی صادق در این سویت دعا مانع کند هر دم!

تعصب از دلت بر گیر ببین کیست آنکه شوق دارد
کسی خالی ز ذوق یا من که یک شاعر رنگ زردم؟

برای یک غریب بر من که آشنایم محل نگذار
ولی من همچنان ثابت، اگر برگردم نامردم

"بهارِ" من اگر تنها مرا دست خزان داده ست
بگردد جفت من روزی اگر چه که کنون فردم


18اردیبهشت1402

@abdoljabbar17
@parwaz_ta_bare_doost

#سعدی #مولانا #غزل #عکس_نگار #ادبیات_فارسی #عاشقانه_ها #عشقولانه #عارفانه #معنوی #عرفان #فوتوگرافی #فریدون_مشیری #رهی_معیری #صائب_تبریزی #الله #محمد #رسول_الله #الهی_قمشه_ای #قمشه_ای #حافظ #ترانه #شعر #ادبیات #عشق #دلنوشته_خاص #دلنوشته #شهریار #عطار #قرآن #قورئان #پیامبر