«عشق رو چطوری تعریف می کنی ؟»
«عشق رو چطوری تعریف میکنی ؟»
«عشق یعنی ماه و خورشید !»
«ماه و خورشید؟»
«اهوم، میدونی چرا ؟»
«چرا ؟»
«نمیگم، مگه تو منو دوست نداری؟ »
دلش برای او ضعف رفت
چه زیبا بود این ناز کردن هایش
«نمیدونم، دارم ؟»
« هیییی » (عصبی، کیوت )
خنده ای سر داد و بوسه ای بر لب هایش زد
« عشق یعنی ماه و خورشید
یعنی جنگیدن برای هم
یعنی وفاداری
یعنی دادن نور تو بدترین لحظات تاریک
یعنی انتظار برای
یکی شدن :) »
«عشق یعنی ماه و خورشید !»
«ماه و خورشید؟»
«اهوم، میدونی چرا ؟»
«چرا ؟»
«نمیگم، مگه تو منو دوست نداری؟ »
دلش برای او ضعف رفت
چه زیبا بود این ناز کردن هایش
«نمیدونم، دارم ؟»
« هیییی » (عصبی، کیوت )
خنده ای سر داد و بوسه ای بر لب هایش زد
« عشق یعنی ماه و خورشید
یعنی جنگیدن برای هم
یعنی وفاداری
یعنی دادن نور تو بدترین لحظات تاریک
یعنی انتظار برای
یکی شدن :) »
۲۷۵
۲۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.