بسم الله

.
بسم الله

سلام محمود
دیشب چقدر جات خالی بود
چقدر دلم اون شبا و روزای با هم بودنو خواست
چقدر دلم تو رو خواست
محمود....سخته بشینی و از رفیقت بگی...
زبانم در دهان باز، بسته است...
خواستم چار کلوم از تو بگم ولی نمیومد
نیومد رو زبونم
یکی گلوم رو داشت فشار میداد
محمود
دیشب چقدر جات خالی بود

روی این چرخ سیه روی ستمکاره سیاه
که رخم کرد سیه در غم آن روی چو ماه
خامه در نامه اگر شرح دهد حال دلم
از سر تیغ زبانش بچکد خون سیاه
بجز از شمع کسی بر سر بالینم نیست
که بگرید ز سر سوز برین حال تباه
گر چه از ضعف چنانم که نیایم در چشم
کیست کو در من مسکین کند از لطف نگاه
به شه چرخ برم زین دل پرآه فغان
به ۱در مرگ برم زین تن پردرد پناه
تا ببیند که که آرد خبری از راهم
می‌دود دم بدمم اشک روان تا سر راه
نه مرا آگهی از حال رفیقان قدیم
نه کسی از من بیچارهٔ مسکین آگاه
کار من هست چو گیسوی تو دایم در هم
پشت من هست چو ابروی تو پیوسته دوتاه
گر نبودی شب من چون سر زلف تو دراز
دستم از زلف دراز تو نبودی کوتاه
آه من گر نکند در دل سخت تواثر
زان دل سنگ جفا کار دلا زار تو آه
گر ازین درد جگر سوز بمیرد خواجو
حال درویش که گوید به سراپردهٔ شاه
دیدگاه ها (۱)

بسم اللهشب جمعه استبه فاتحه ای لااقل به دیدارم بیارفیقمحتاجم...

..بسم اللهقربتا الی اللهدالون بازار رضا رو تو تاریک روشنی حج...

.برای نوشتن از توبرای بودن با تودوباره اومدماین جهان با تو خ...

...جانا ز فراق تو این محنت جان تا کیدل در غم عشق تو رسوای جه...

جان پرورم گهی که تو جانان من شویجاوید زنده مانم اگر جان من ش...

بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟خانه بر هم زدن این دل دیو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط